انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :اتل متل شهادت
نویسنده :باران 313


ffffff;">اتل متل گم شدم تو این جاده باریک 
ffffff;">دنبال تو میگردم تو این مسیر تاریک

ffffff;">راه من از تو دوره گم شده این بی زبون
ffffff;">دنبال تو میگرده ، گمنامه و بی نشون

ffffff;">عطش مرا گرفته ، چند سالی هست که تشنه ام
ffffff;">برای دل بریدن ، دنبال تیغ و دشنه ام

ffffff;">تو تشنگی اسیرم ، اینم یه عادت شده
ffffff;">قدم زدن تو ظلمت واسه من راحت شده

ffffff;">حرف دلم رو دارم با تاریکی میسازم
ffffff;">دارم کم کم بازی رو خود منم میبازم

ffffff;">خدای مهربون ، دلهای عاشقونه
ffffff;">بگو بنده ت تو مرداب ، تا کی باید بمونه؟

ffffff;">باید هر روز بشینه دست به دعا بمونه؟
ffffff;">یا که باید بجنگه ، ذکر فرج بخونه؟

ffffff;">چونکه تنهای تنهاست باید یه جا بشینه؟
ffffff;">تو تاریکی این شهر بی شرمی رو ببینه؟

ffffff;">جماعت تو جاده.... تاریکی خیلی آشناست
ffffff;">حرفای ایندفعه هم فقط برای شماست

ffffff;">کجا رفته دینتون؟ چند از شما خریدن
ffffff;">که تو دانشگاهمون چادر زسر کشیدن

ffffff;">به جایی که صورتت، سرخ شه و آب شی، از شرم
ffffff;">میگی کاری نکرد که .... تازه استاد، دمت گرم!

ffffff;">دارم واسه کی میگم وقتی که شهر تو خوابه
ffffff;">به عینه گفتند رسول(ص) دروغه و سرابه

ffffff;">یه دفعه چی شد خدا؟ که دلهامون جدا شد
ffffff;">یعنی با یک ماهواره . مسلمون بی خدا شد؟

ffffff;">چه جوریه؟ که خورشید مونده از جاده حیرون
ffffff;">که روزهای جاده هم تاریکه و بی نشون

ffffff;">شاید برای اینه ، که چشمامون رو بستیم
ffffff;">یا تو شک خداوند ، تو دوراهی نشستیم

ffffff;">دلم روا نیست بگم پشت علی(ع) چی گفتن
ffffff;">اونایی که استاد چرندیات مفتن

ffffff;">بغض توی گلو هم انگاری دیگه مرده
ffffff;">نگفته های قبلی حالا شده یه عقده

ffffff;">آرزوهای ما شد همش خیالات خام
ffffff;">تو این کویر فقط من، یک آرزو رو میخوام

ffffff;">همون که خیلی وقته رنگ جدایی شده
ffffff;">همون که دیگه ، برام تیر رهایی شده

ffffff;">آرزوی پریدن فقط میخواد سعادت
ffffff;">کاشکی که قسمت بشه ، اتل متل شهادت


ffffff;">شاعر: ابوالفضل سپهر