انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :به ماه نگاه کن!!(خاطره ای زیبا از شهید همت)
نویسنده :باران 313
ffffff;"> شب عملیات مسلم بن عقیل(علیه السلام) اوضاع خیلی به هم ریخته بود و نیرو ها شدیدا
مشغول اجرای دستورات فرماندهان خود بودند .در همین گیر و دار
ffffff;">
ffffff;">ناگهان چشمم به همت افتاد.دیدم ساکت و آرام همین طور که به آسمان نگاه
ffffff;">می کند،اشک میریزد.تعجب کردم."گفتم حتما مشغول راز و نیاز با خداست و داره از خدا برای
پیروزی توی عملیات کمک می گیره."به هر حال کنجکاوی باعث شد
ffffff;">که بوم سراغش،از او پرسیدم:"چیه حاجی چرا گریه میکنی؟"
ffffff;">به آسمان اشاره کرد و گفت:"ffffff;">به ماه نگاه کن.ffffff;">"
ffffff;">نگاهی به ماه انداختم و گفتم:"خب،چی شده؟"
ffffff;">گفت:"ffffff;">ماه لحظه به لحظه بچه ها رو همراهی می کنه.هر جا اونا توی دید دشمن قرار می
گیرن،ماه می ره زیر ابر و جایی که از دید دشمن بیرون میان و نیاز به
روشنایی دارن،ماه میاد و همه جارو روشن میکنه.می بینی لطف خدا رو که
ffffff;">چطور شامل حال ما میشه؟حالا فهمیدی برا چی اشکم در اومده؟ffffff;">"
ffffff;">او رفت و این امداد غیبی را از پشت بیسیم به اطلاع فرمانده گردان ها هم رساند و آن ها را
متوجه حرکت ابر و ماه کرد.دقایقی بعد صدای گریه ی همه ی آن ها ار پشت بی سیم
شنیده می شد.