انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :شبای جمعه که میشه دلا بهونه میگیره+دانلود
نویسنده :بلاغ مبین


 

http://www.aparat.com/v/9Md5x

http://www.zahra-media.ir/?p=5695

0000cd;">شب های جمعه که میشه دلا بهونه می گیره

0000cd;">هر کی میاد سره یه قبر ازش نشونه می گیره

 

008000;">یکی سره قبر پدر یکی کنار مادرش

008000;">یکی کنار خواهر و یکی پیش برادرش

 

ff0000;">اما یه مادر، غمگین و آروم

ff0000;">میاد کنار شهید گمنام

 

a52a2a;">یه جعبه خرما برای فاتحه خونی میاره

a52a2a;">آروم میاد میشینه و سر روی سنگش میذاره

 

a52a2a;">میگه تو جای بچه امی گوش بده به حرفای من

a52a2a;">از بس که اینجا اومدم درد اومده پاهای من


800080;">آخر نگفتی،کسی رو داری

800080;">یا که مثه من بی کس و کاری

800080;">مگه تو مادر نداری برای تو گریه کنه

 

008000;">غروب پنج شنبه بیاد به قبر تو تکیه کنه

008000;">غصه نخور من مادرت منم همیشه یاورت

 

008000;">نمیذارم تنها باشی مدام میام بالا سرت

008000;">از تو چه پنهون یه بچه دارم

 

ff0000;">چند سال از اون خبر ندارم

ff0000;">آخ که دلم برات بگه از پسرم یه خاطره

 

ff0000;">لحظه جبهه رفتنش،ساعتی که میخواست بره

ff0000;">از اون لباس خاکی و از اون کلام آخرش

 

0000cd;">هر قدمی میرفت جلو نگا میکرد پشت سرش

0000cd;">دیگه نیومد،رفت ناپدید شد

 

0000cd;">چشمام به دربه خونه سفید شد

0000cd;">دیگه از اون روز تا حالا منتظره زنگ درم

 

8b4513;">بس که دلم شور میزنه نصف شب از خواب میپرم

8b4513;">کاشکی بود و نگا میکرد یزید سرش رفت بالا دار

 

8b4513;">سزای اعمالشو دید،لکه ننگ روزگار

8b4513;">من مطمئنم الان اگر بود

 

ff0000;">سرگرم شادی از این خبر بود

ff0000;">اون شبی که نشون میداد صدام چشاشو بسته بود

 

ff0000;">رفتم تو فکر روزی که دل ما رو شکسته بود

ff0000;">روزای که میخندید و خونه ها رو خراب میکرد

 

008000;">روزای که با توپ و تانک دل ما رو کباب میکرد

008000;">روزای که مثه یه گرگ ما رو تو غم سهیم میکرد

 

008000;">روی گلا پا می گذاشت بچه ها رو یتیم میکرد

008000;">روزای که نمک میریخت رو زخم داغ پدرا

 

ff8c00;">داغ برادر میگذاشت رو جیگر برادرا

ff8c00;">الحمدالله دعام اثر کرد

 

ff8c00;">سوی جهنم عزم سفر کرد…

ff8c00;">بسه دیگه خسته شدی دوباره خیلی حرف زدم

 

006400;">با این که قول داده بودم اما بازم گریه شدم

006400;">خدا نگهدار پسرم فعلا ازت جدا میشم

 

ff0000;">شاید مسافرم بیاد زشته که خونه نباشم

ff0000;">با صد امید و آرزو مادر مفقودالاثر

 

00ff00;">بلند شد از کنار قبر شاید براش بیاد خبر

00ff00;">چند ساله مادر کارش همینه

 

ff0000;">خبر نداره بچه اش همینه0000cd;">