008000;">چشم بر هم مینهد و عمیق فضا را نفس میکشد!
008000;">عطری مبهم امّا آشنا جانش را نوازش میدهد
008000;">.
008000;">چشم میگشاید
008000;">به آسمان خیره میشود
008000;">اشکآلود و آرام در خویش زمزمه میکند
008000;">نفس در سینهی کاروان حبس میشود!
008000;">- نام ِ این سرزمین چیست؟
008000;">- شاطیالفرات
008000;">- نام ِ دیگری هم دارد؟
008000;">- عمورا
008000;">- نواویس هم نام ِ دیگر ِ آن است
008000;">- طف هم میگویندش
008000;">در پی ِ نام ِ دیگری است انگار!
008000;">- عقرش هم مینامند.
008000;">- نه باید نام ِ دیگری نیز داشته باشد!
008000;">- کربلا
008000;">ک... ر... ب... ل... ا...
008000;">به ناگاه صحرا ملتهب میشود...
008000;">- کربلا؟
008000;">- آری ای فرزند ِ رسول ِ خدا...
008000;">.
008000;">به خاک میافتد و اشک میریزد
008000;">اللّهم إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الکَربِ و البَلاء...
008000;">مشتی از خاک برمیگیرد میبوید و میبوسد
008000;">دست در گریبان میکند و مقداری خاک بیرون میآورد
008000;">- این خاکی است که جبرئیل از جانب ِ پروردگار، برای جدّم، رسول ِ خدا آورده
008000;">و گفته بود که این خاک از موضع ِ تربت ِ حسین است...
008000;">ارمغان ِ جبرئیل را میبوید
008000;">خاک ِ کربلا را هم!
008000;">هر دو یک عطر دارند!
008000;">بوی نجیب ِ سیب، بوی ِ عطری مرموز!
008000;">.
008000;">بارها را بر زمین بگذارید...
008000;">همینجا خوابگاه ِ شتران ِ ماست...
008000;">و قتلگاه ِ جوانان ِ ما
008000;">و محلِّ اسارت ِ زنانمان...
008000;">بهخدا سوگند همینجا حرمت ِ حرم شکسته میشود
008000;">و گلوی ِ فرزندانمان پاره میگردد
008000;">اینجا کربلاست
008000;">قتلگاه ِ ما
008000;">جدّم رسول ِ خدا به این سرزمین وعدهام داده بود.
008000;">بار بگشایید
008000;">اینجا کربلاست...
008000;">.
008000;">.
008000;">اشکی اگر جاری شد برای ِ مهدی فاطمه (عج) دعا کنید...