انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :ادمـــــــــيـــــــن و "پشت پيستاژ"
نویسنده :پونه
امروز ff0000;">ادمين رفت اداره پست خیلی هم عجله داشت به اولین باجه که رسید
گفت:آقا ببخشید,"پشت پیستاژ!!!" کجاست؟
بنده خدا خیلی عادی
گفت:کجا بهت آدرس دادن؟
_:نمیدونم,اداره شماست از من میپرسی؟
_:آخه من باید بدونم "پیست...اژ" کجاست که بگم "پشتش"کجاست!!(بیچاره فکر کرد داره آدرس می پرسه و "پیستاژ" هم اسم جاییه)
_:شما نمیدونی قسمت "پیشتاز"کجاست؟
_:تو میخوای بری "پشت" "پیشتاز" چکار کنی؟اونجا کسی رو راه نمیدن!
_:آقای محترم من "پشت" جایی نمیخوام برم,میخوام برم"پشت پیستاژ"...
یارو که دیگه کلافه شده بود بلند شد گفت:چی میگی بابا تو؟!!"پشت" کجا میخوای بری؟!!
ff0000;">ادمينم شاکی گفت:میخوام این لامصب رو با پست اکسپرس بفرستم
یارو یه سه ثانیه ای تو چشای ff0000;">ادمين نگاه کرد......دیگه نتونست جلو خودش رو بگیره,افتاده بود کف زمین عین سوسک برعکس شده از خنده دست و پا میزد!!!
ff0000;">ادمين هم خندش گرفته بود هم مثه این بچه ها که تازه زبون باز میکنن و نمیتونن منظورشون رو برسونن عصبی شده بود
ff0000;">ادمين رفت پیدا کرد این خراب شده کذایی رو کارش رو انجام داد داشت ميرفت بیرون,یارو ديدش و دوباره زد زیر خنده,صداش کرد گفت بیا جلو,رفت جلو آروم میگه:جون مادرت یه بار دیگه بگو "پست پیشتاز"!!!!
ff0000;">ادمينم یه نفس عمیق کشید,تمرکز ميکنه,با یه مکث طولانی ميگه .............: "پشت پیستاژ"!!!!!
و اين چنين شد که از زور ناتوانی ff0000;">ادمين ميخواست گریه کنه!!!
بماند که اون بنده خدا چه حالی داشت دیگه!
ادمين. اصلا ناراحت نباش خودم سريالتو مينويسم