سلام...

خوبی؟میخواستم چند دقیقه وقتتو بگیرم

به بزرگی و جلال خودت قسم میدونم لایق نیستم لایق بخشایش تو ...

اما منو ببخش

دیشب که داشتم سریال 5کیلومتر تا بهشت رو میدیدم امیرحسین به روحه گفت بزرگترین گناه ناامیدی از بخشش و رحمت توست

همین شد که بازم بیام پیشت همین شد بهانه ای واسه این که همه دلتنگیامو بگیرم دستم بیام در خونت در بزنم بگم ببخشید خدا جون میتونم وقتتو بگیرم

همین شد بهانه ای تا یادم بره چه گناهانی کردم و چه نافرمانی هایی کردم

همین شد تا یادم بره گاهی بخاطر جوونی صدام روی پدر مادرم بلند شد

همین شد یادم بره گاهی نبودم اونی که میخواستی

همه میگن خدا خیلی بزرگه خیلی خیلی ... اونقدر که تو تصور ما هم جا نمیشه منم میدونم بزرگی و عظیم 

هرسری که سرم خورده به سنگ اومدم پیشت و تو مهربون تر از قبل بودی انقد که من از خجالت دوس داشتم زمین دهن باز کنه و منو ببلعه

امشبم که بحثش سواست امشب اومدم پیش خودت ! پیش خود خودت 

جز تو کسی رو ندارم خودت که میدونی با چه مشکلاتی درگیرم کمکم کن ...

درسته مشکل دارم اما بازم شکرت خدا جون وقتی توی جامعه میگردم میبینم خیلیا بدتر از من هستن اون موقع هست که سرمو بلند میکنم و به طرفت میگم "خدایا شکرت"

خداجون کمکم کن 

خیلیا سال گذشته بین ما بودن و الان زیر خروار ها خاک پنهانن و ارزوشون اینه یه بار دیگه زنده بشن و بگن "الهی العفو"

خداجون نمیخوام مثه اونا بشم میخوام تا وقتی زنده هستم برگردم پیشت و با تمام سلول های بدنم داد بزنم الهی العفو الهی العفو....

کمکم کن امشب رو ردم نکن امشب هم مثه همیشه روی خوش بهم نشون بده 

امشب اومدم حاجتمو روا کنی امشب اومدم از پیشت پاک برگردم امشب میخوام با تمام وجود صدات کنم ...