امام علی(علیه السلام) فرمودند: «جاهدوا فی سبیل الله بأیدیکم فإن لم تقدروا
فجاهدوا بألسنتکم فإن لم تقدروا فجاهدوا بقلوبکم؛ در راه خدا با دستهای خود جهاد کنید،
اگر نتوانستید با زبانهای خود و اگر باز هم نتوانستید با قلب خود جهاد کنید.» [1]
شهادت، مرگی است که انسان با توجه به خطرات احتمالی، ظنّی یا یقینی،
فقط به دلیل هدف مقدس و انسانی و به تعبیر قرآن «فی سبیل الله» از آن استقبال کند.
کارنامه نورانی شهادت و جانبازی فرزندان این مرز و بوم، گواه صادقی برکسب،
بالاترین امتیازات و مدارج تحصیلی معنوی آنان است که با مهر رضایت خدا امضا شده است.
جنگ برای ما یک دانشگاه بود. دانشگاهی که هر کس وارد آن شد، به کنکور معرفت رسید،
و برخی هم فارغ التحصیل شهادت بودند. کسانی مدال و مدرک شهادت را میگرفتند که
عاشق این مدال بودند و از خداوند آن را میخواستند. و دعاهای آن پیر جماران هم در
بالا بردن روح عرفانی و معنوی دانشگاه جنگ، خیلی موثر بود.
امام خمینی(ره) در مناجاتها و دعاهای خود با خداوند میفرمود:
خداوندا! تو مىدانى مردم ما مشكلات را به جان و دل خريدهاند و از هيچ چيزى غير تو
ترس و بيم ندارند و تمام زجرها و دردها را تحمل مىكنند، همه پيروزيها را از آن تو
و به عنايت تو مىدانند، پس ما را به عنايت دوباره خود همراهى نما و دلهاى ملت ما را
به نصر و پيروزى خود اميدوارتر ساز و رزمندگان جبهه ما را به مدد غيبى و جنود مخفى خود
غالب و پيروز گردان و توان و صبر و استقامت ما را در تحمل سختيها و مشكلات افزون نما
و نعمت رضايت در شكست و پيروزى را به ما ارزانى فرما و دل مردم ما را كه براى دين تو
شهيد و مفقود و مجروح و اسير دادهاند و سختى هجران عزيزان را به عشق لقاء
و رضاى تو تحمل كردهاند، شادمان فرما، و همه ما را در مسير بندگى خود عاشق
و درد آشنا فرما و شهيدان ما را از كوثر زلال ولايت خود و رسول اكرم(ص)
و ائمه هدى (عليهم صلوات اللَّه) سيراب نما و انقلاب اسلامى ما را
به انقلاب مصلح كل متصل فرما. «انك ولىّ النعم» ... [2]
عشق به شهادت در ببین بچهها موج میزد و هر کس برای رسیدن به این هدف بزرگ
هر چه بلد بود به کار میگرفت اعم از دعا و اخلاص و کمک کردن به دیگران و
نماز شبهای نیمه شب و...
یکی از بچههای با صفای گردان بود که هر روز بعد از نماز صبح، زیارت عاشورا میخواند
تا خدا دعایش را اجابت کند و شهید شود. میگفت: «نذر کردهام که چهل روز زیارت عاشورا بخوانم
تا شهید شوم. اگر در این عملیات شهید نشوم. باز از فردا شروع میکنم.
این قدر چهل روز میخوانم تا شهید شوم». اما روز چهلم کار فیصله پیدا کرد
و دعایش مستجاب شد و به دور دوم نکشید[3]