انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :شاخه گلی از بهشت برای یک شهید!
نویسنده :صبا


008000;">
شهيد منصور ندیم در سال ١٣۴٣ در زابل متولد شد. پس از فوت پدر سرپرستى خانواده را برعهده گرفت. در مبارزه عليه رژیم شاه شرکت داشت. با شروع جنگ تحميلى از اولين نيروهاى اعزامى بود. چند بار مجروح شد و سرانجام در آخرین اعزام (سپاه محمد(ص)) به جبهه رفت و در عمليات کربلای ۵ در مورخه ۶۵/١٠/٢٠ در شلمچه به شهادت رسيد. آنچه می خوانید خاطره ای است در مورد این شهید:

008000;">در یكى از مراحل عمليات کربلای ۵ که در منطقه شلمچه انجام مى شد، رزمندگان لشكر ثاراالله کرمان مجبور به عقب نشينى شدند تا بتوانند در محل مطمئن ترى از مواضعى که از دشمن تصرف کرده بودند به خوبى محافظت کنند. شهيد ندیم در این لحظات حسّاس که معمولاً دشمن با اجراى آتش شدید پاتك مى کرد و به تعقيب رزمندگان مى پرداخت، به بچه ها گفت: شما زود خود را به عقب برسانيد من به تنهایى مى ایستم و جلوى عراقيها را مى گيرم.

008000;">ایشان در همان درگيرى به شهادت رسيد و جنازه اش بين مواضع خودى و عراقيها باقى ماند. در همان شب شهيد مرتضى بشارتى تصميم گرفت جنازه این ایثارگر بزرگ را که با نثار جان خود، جان بقيه بچه ها را از آسيب دشمن محافظت کرد، به عقب بياورد.


008000;">شهيد بشارتى قبل از شهادت به من گفت: وقتى خودم را به کنار جنازه شهيد منصور ندیم رساندم، ناخودآگاه چشمم به یك گل محمدى بسيار خوشبو که روى سينه او گذاشته شده بود، افتاد. پس از آن احساس کردم بوى عطر عجيبى اطراف پيكر مطهر شهيد ندیم را فرا گرفته است.


008000;">به نشانه تبرّك گل را از روى سينه منصور برداشتم و در جيب بادگيرم قرار دادم و جسد را به عقب آوردم. نكته بسيار عجيب این بود که در منطقه شلمچه جز خاك و خکاریز و آبهاى بين این سدهاى خاکی و در برخى نقاط نى هائى که در این آبها رویيده بود اثر و نشانه اى از روئيدن گل نبود. به علاوه در اسفندماه در خوزستان و در آن زمين شوره زار و پر از نمك امكان روئيدن گل وجود نداشت.