انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :من نمی دانم چه بر عباس آب آور گذشت
نویسنده :فاطمه 1


008080;">بر کبودای زمین , هنگامه ی محشر گذشت

 
008080;">آسمان , در هاله ای از خون و خاکستر, گذشت

 
008080;">هفت بند استخوان های مرا خشکاند و سوخت

 
008080;">آن جه در اوج عطش , بر چشمه ی کوثر گذشت
 
008080;">سرنوشت آسمان و چرخ را وارونه کرد

 
008080;">آن چه در گودال , بر انگشت و انگشتر گذشت

 
008080;">در کنار رود تشنه , در میان نخل ها
 
008080;">من نمی دانم چه بر عباس آب آور گذشت

 
008080;">ابرهای تشنگی آن قدر باریدن گرفت

 
008080;">تا که در ناوردگاه عشق , خون از سر گذشت

 
008080;">ظهر عاشورا , به روی نیزه ها تاگل کند

 
008080;">آفتاب از مشرق خونین خنجر , برگذشت

 
008080;">شام غربت بود و نخلستان و صحرا و عطش

 
008080;">ماه , آن شب از کنار آب , تنها تر گذشت