آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه
پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴ ۱۰:۵۸ قبل از ظهر
[#4]
|
||
بانو
شماره عضویت :
338
حالت :
ارسال ها :
1296
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
599
اعتبار کاربر :
18023
پسند ها :
1309
تشکر شده : 2426
|
سنت نيكويى را كه بزرگان اين امت به آن عمل كرده اند و رعيت بر آن سنت به نظام آمده و حالش نيكو شده است ، مشكن و سنتى مياور كه به سنتهاى نيكوى گذشته زيان رساند ، آنگاه پاداش نيك بهره كسانى شود كه آن سنتهاى نيكو نهاده اند و گناه بر تو ماند كه آنها را شكسته اى . تا كار كشورت به سامان آيد و نظامهاى نيكويى ، كه پيش از تو مردم برپاى داشته بودند برقرار بماند ، با دانشمندان و حكيمان ، فراوان ، گفتگو كن در تثبيت آنچه امور بلاد تو را به صلاح مى آورد و آن نظم و آيين كه مردم پيش از تو بر پاى داشته اند . بدان ، كه رعيت را صنفهايى است كه كارشان جز به يكديگر اصلاح نشود و از يكديگر بى نياز نباشند . صنفى از ايشان لشكرهاى خدایند و صنفى ، دبيران خاص يا عام و صنفى قاضيان عدالت گسترند و صنفى ، كارگزاراناند كه بايد در كار خود انصاف و مدارا را به كار دارند و صنفى جزيه دهندگان و خراجگزارانند ، چه ذمى و چه مسلمان و صنفى بازرگاناناند و صنعتگران و صنفى فرودين كه حاجتمندان و مستمندان باشند . هر يك را خداوند سهمى معين كرده و ميزان آن را در كتاب خود و سنت پيامبرش ( صلى الله عليه و آله ) بيان فرموده و دستورى داده كه در نزد ما نگهدارى مى شود . اما لشكرها ، به فرمان خدا دژهاى استوار رعيتند و زينت واليان . دين به آنها عزّت يابد و راهها به آنها امن گردد و كار رعيت جز به آنها استقامت نپذيرد . و كار لشكر سامان نيابد ، جز به خراجى كه خداوند براى ايشان مقرر داشته تا در جهاد با دشمنانشان نيرو گيرند و به آن در به سامان آوردن كارهاى خويش اعتماد كنند و نيازهايشان را برآورد . اين دو صنف ، برپاى نمانند مگر به صنف سوم كه قاضيان و كارگزاران و دبيراناند ، اينان عقدها و معاهده ها را مى بندند و منافع حكومت را گرد مى آورند و در هر كار ، چه خصوصى و چه عمومى ، به آنها متكى توان بود . و اينها كه برشمردم ، استوار نمانند مگر به بازرگانان و صنعتگران كه گردهم مى آيند و تا سودى حاصل كنند ، بازارها را برپاى مى دارند و به كارهايى كه ديگران در انجام دادن آنها ناتواناند امور رعيت را سامان مى دهند . آنگاه ، صنف فرودين ، يعنى نيازمندان و مسكيناناند و سزاوار است كه والى آنان را به بخشش خود بنوازد و ياريشان كند . در نزد خداوند ، براى هر يك از اين اصناف ، گشايشى است . و هر يك را بر والى حقى است ، آن قدر كه حال او نيكو دارد و كارش را به صلاح آورد . و والى از عهده آنچه خدا بر او مقرر داشته ، بر نيايد مگر ، به كوشش و يارى خواستن از خداى و ملزم ساختن خويش به اجراى حق و شكيبايى ورزيدن در كارها ، خواه بر او دشوار آيد يا آسان نمايد |
||
|