انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :چه کار کنم با دخترخاله ام؟
نویسنده :ندای فطرت



چه کار کنم با دخترخاله ام؟



نامه ای رسیده از آقایی به اسم رامین و مشکلی رو مطرح کرده، آقای طناز علی الحساب جوابی داده ، از همه شما خوانندگان عزیز تقاضامندم در مورد این مشکل که علی رغم سادگیش ،خیلی هم اساسیه، حتما نظر بدین.



سوال رامین:



درمورد نامحرم بودن دخترهای فامیل ، که لباس های ناجور می پوشند، هم تحریک میشوم هم به گناه می افتم. ولی بزرگترها اصلا رعایت نمی کنند و فکر میکنند من بچه ام . گاهی هم میگویند تو هنوز مرد نشده ای و می خندند. زن عمویم می گوید تو در بغل من بزرگ شده ای،مثل پسرم هستی. خاله ام میگوید تو از بچه گی بادختر خاله ات هم بازی بوده ای ، چرا خجالت میکشی با او دست نمی دهی و به اونگاه نمی کنی ؟ (او خانه ما روسری و چادر نمی زند).به من میگویند هیج مشکلی پیش نمیاد ،امروزی باش. لطفا راهنمایی کنید.”



جواب طناز:



رامین خان، سلام من هم این مشکل رو داشتم مثل همه نوجونها، اصلا دخترهاتوفامیل سریش بودن، سریش که میدونی یعنی چی؟ ها !! می چسبیدن به آدم .دختر نبودن یه تیکه حوری.اینجه بئلِ ماری کوری. پیرهناشون تور توری . جُک میگفتن اون جوری. نون بیار کباب ببر بازی می کردن بامااستغفرلله، هوس نکنی !



به بزرگترها هرچی میگفتم، میگفتن بابا تواز بچگی با اینها بزرگ شدی، با هم بودین .هیج مشکلی پیش نمیاد مشکل چیه؟ تا اینکه یکی مثل این احسان حرفی یادم داد ،گفتم به بزرگترها، یه کمی حالیشون شد.



گفتم بچه ای میره از بقّال  سوزن بخره برا مادربزگش ، یه دونه هم بادکنک میگیره برا خودش ، اتفاقا بقاله این دو تا رو توی یه قفسه قرار داده بود توی قوطی هاشون.



تو خونه که بادکنک رو باد میکنه ، سوزن رو میبره نزدیک بادکنک، داییش داد میزنه، مواظب باش . میگه چرا؟



میگه خب می تِرِکه ، بچه میگه نه دایی! هیج مشکلی پیش نمیاد. اینا چند ماه تو بقّالی، تو یه قفسه باهم بودن.



داییش میگه آره عزیزم ! ولی الان اولا اینها موقعیتشون عوض شده! دوما از قوطی هاشون در اومدن. سوما بادکنکه باد شده و سوزنه هم به کلّه اش زده! از نظر فیزیکی هم بارهای غیرهمنام دارن شدیدا همدیگر رو جذب میکنن و کار دستت میدن.



بزرگترها کمی سرخ شدند و کمی قانع و مشکلم تا حدودی حل شد.


 http://blugh.ir/?p=393