آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
كشمكش بر سر قدرت در شام بين اصهب و ابقع
دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ ۱۰:۴۶ بعد از ظهر
[#1]
|
||
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
شماره عضویت :
1784
حالت :
ارسال ها :
3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
462
اعتبار کاربر :
72225
پسند ها :
2031
تشکر شده : 2670
|
و صدايى كه از ناحيه دمشق مى آيد همان پيام آسمانى است كه مردم تصور مى كنند از جانب شام يا غرب مى آيد. و يا اينكه براى مردم عراق اينگونه جلوه مى كند. زيرا گفتگوى آن حضرت (امام باقر)(ع ) با جابر جعفى كوفى است و عبارت آن چنين است :
((آن صدا (پيام آسمانى ) از جانب دمشق به گوش مى رسد.)) نكته قابل ملاحظه در اين روايت آوردن عبارت ((برادران حاميان ترك )) و ((از دين برگشتگان رومى )) است كه تفسير تركان را به روس ها تاييد مى كند. در روايتى ديگر چنين آمده است : ((گروه شورش كننده اى از جانب تركان خروج مى كند و در پى آن فته روم رخ مى دهد..)) (112) كه خروج اين دسته از خوارج را از جانب تركان بيان كرده است . خيلى روشن است كه هر كسى در روايات مربوط به كشمكش و نزاع بين ابقع و اصهب و بر سر به قدرت رسيدن در اين برهه و نيز بين آن دو و سفيانى و حضور نيروهاى مغربى و ايرانى در سرزمين شام مطالعه كند.. در مى يابد كه تمام اين حوادث ارتباط و پيوستگى محكمى با حركت ابرقدرتها و اختلافات آنها و حكام دست نشانده آنان و ايستادگى امت در برابر آنها دارد. اينك به روايتى اشاره مى كنيم كه درباره سه گروه كه در شام با يكديگر اختلاف پيدا مى كنند وارد شده است كه آن گروهها عبارتند از: لشكريان حسنى و اموى و نيروهاى قيس . و سفيانى با آمدن خود آنها را شكست مى دهد، اين روايت در بحار از امام صادق (ع ) چنين روايت شده است : ((اى سدير!: همواره در خانه باش ، همچون گليم فرش شده آن و آرامش گزين همچون شب و روز، پس همينكه سفيانى خروج كرد بسوى ما كوچ كن ولو با پاى پياده . گفتم : فدايت شوم آيا پيش از آن چيزى هست ؟ فرمود: بلى و با سه انگشت دست خود به شام اشاره نمود و فرمود: در شام سه درفش (لشكر) حسنى ، اموى و قيس جمع مى شوند در حاليكه با يكديگر اختلاف دارند، ناگاه سفيانى خروج مى كند و آنها را همچون كشتزار درو مى كند و من هرگز نظير اين را نديده ام .)) قبول اين روايت مشكل است ، زيرا با روايات زيادى كه گروههاى سه گانه را تعيين مى كند و آنها را مربوط به ابقع و اصهب و سفيانى مى داند در تعارض است بعلاوه مرحوم كلينى در كافى ج 8، ص 264 اين روايت را فقط تا ((ولو با پاى پياده )) نقل كرده است . و احتمال مى رود اين قسمت آخر اضافه و يا تفسيرى از بعضى راويان باشد كه با اصل روايت در آميخته است ... تا آخر. و بر فرض صحت آن ، بايد درفش حسنى با حسينى اشتباه شده باشد كه همان درفش خراسانيان و ياوران درفش هاى سياه است و چنانكه سابقا گفتيم نيروهاى آنها با قواى مغربى در شام خواهند بود و درفش اموى همان درفش اصهب است و درفش قيس همان درفش ابقع كه تعدادى از روايات ارتباط او را با مصر بيان مى كند. بلكه برخى از آن روايات نشانگر اين است كه وى حركت خود را از مصر آغاز مى كند و يا اينكه از اهالى مصر و از قبيله قيس مى باشد.. همانگونه كه رواياتى وجود دارد كه خاطر نشان مى سازد، سفيانى بر مصر حكمرانى مى كند.. و الله العالم . همچنين روايت ديگرى است كه مى گويد: ((مردى از بنى هاشم فرمانروائى مى كند و بنى اميه را بقتل مى رساند بگونه اى كه جز اندكى از آنها را باقى نمى گذارد و غير ايشان را نمى كشد، آنگاه مردى از بنى اميه خروج مى كند و در برابر هر مردى دو مرد را مى كشد به طورى كه جز زنان كسى را باقى نمى گذارد در اين هنگام حضرت مهدى (ع ) ظهور مى كند.)) (113) اما اين روايت قلمرو حكومت اين مرد هاشمى را قبل از سفيانى است مشخص نمى سازد كه آيا حجاز است يا عراق .. و اگر روايات ، قلمرو حكومت را سرزمين شام مى داند بايد پيش از ابقع باشد، چرا كه روايات همداستانند بر اينكه سفيانى عليه وى و اصهب قيام مى كند و آن دو را بقتل مى رساند و احاديث آن دو را از دشمنان اهل بيت و شيعيان ايشان توصيف مى كند. |
||
|