راست بگوییم به جوانهایمان. چند نفر از جوانهایی که در همین جلسه شریف نشستهاند، از اولین و تنها نامۀ اخلاقی که در صدر اسلام خطاب به جوانها نوشته شده خبر دارند؟ نامۀ سی و یکم نهجالبلاغه، نامهای است که امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به جوانها نوشتند؛ این نامه، یک متن کلیدی و راهبردی در تعلیم و تربیت است. هفت خصلت از خودشان میفرمایند: «مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ، الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ، الْمُسْتَسْلِمِ لِلدُّنْیا» از پدر فانی، زمین خورده در مقابل زمان و قهر طبیعت؛ طبیعت بر من غلبه کرده و من تسلیم زمان شدم. هفتتا خصلت که همهاش به قول امروزیها منفی است، بعد چهارده خصلت از جوان میشمارند: «الی المولود...»، یعنی به این تازه به دنیا آمده، به این جوان، به این تازه رسیده. «الی المولود الْمُؤَمِّلِ مَا لا یدْرَکُ» به جوانی که به آرزوهایش نخواهد رسید.
جوانهای مذهبی که فدای امیرالمؤمنین میشوید، آیا تا حالا کسی به شما گفته و مکرّر گفته و مصرانه گفته که جوان تو در این دنیا بنا نیست به آرزوهایت برسی. کلاس میگذارند، پول میگیرند از مردم، میگویند ما بهت میگوییم چهجوری به آرزوهایت میرسی. دروغ میگوید، فقط ناراحتیها را افزایش میدهد؛ «الی المولود الْمُؤَمِّلِ مَا لا یدْرَکُ».
امام زینالعابدین(ع) در کلام شریفی میفرماید «لا تَطلُبْ ما لَم يُخلَقْ» چیزی که خلق نشده نخواه! طرف برگشت گفت: «كيف يُطلَبُ ما لم يُخلَقْ؟» چهجوری بخواهم چیزی که خلق نشده؟ حضرت فرمود: مگر چیزهایی که میخواهی بهخاطر راحتی نیست؟ گفت: خب چرا، فرمود «الراحَةُ لَم تُخلَقْ في الدنيا» راحتی در دنیا خلق نشده؛(خصال صدوق/1/64) خودت را راحت کن. ما میخواهیم جلوگیری کنیم از یک فساد عظیم.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَدٍ»(بلد/4) ما انسان را در رنج آفریدیم. این از اولین آیاتی است که جوان باید یاد بگیرد. بنده سالها قبل با رفقایمان بررسی کرده بودیم در دوازده سال آموزش و پرورش، یک همچین آیهای آموزش داده نمیشود. بعد باید دیده بشود آن اتاق فکری که تصمیم میگیرد کدام آیه آموزش داده بشود، آن کجاست؟ «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَدٍ» ما انسان را در رنج آفریدیم. مای خدا، انسان را در رنج آفریدیم.
پیامبر گرامی اسلام، یک عده جوانها را دیدند، که به تعبیر امروزیها دارند مسابقۀ قویترین مردان مدینه را اجرا میکنند، یعنی سنگ برمیداشتند ببینند چه کسی قویتر است. حضرت آمدند بیرودربایستی بهشون فرمودند: خب، این مسابقه در جای خودش خوب، ولی قویترین آدم کسی است که مخالفت بکند با دوست داشتنیهایش!( مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص بِقَوْمٍ يَرْفَعُونَ حَجَراً...؛ معانی الاخبار/366)
اصل این مطلب را جا بیاندازیم، برای یهودیها و زرتشتیها و ارمنیها و مسیحیها و ادیان دیگر هم میتوانیم این را جا بیاندازیم، این حرف دینی نیست، اصلاً نمیشود انسان را فریب داد. انسان زندگیاش با رنج عجین شده. شما نمیتوانید رنج را حذف بکنید. مراقب راحتطلبیِ خودتان باشید. شیطان گول میزند آدم را. میگوید: «نه! این دفعه دیگر همه چی درست میشود. نه! این دفعه همه چی درست میشود. ...» نه! هیچوقت درست نمیشود.
- آقا! شما این حرف را میزنی، عارضهاش این نیست که ما دیگر هیچی را درست نکنیم؟
- بله، خیلی از حرفهای درست هستکه اگر به آدمی که از شعور کافی برخوردار نیست بزنی، کج برداشت میکند. از آیات قرآن هم خوارج کج برداشت کردند، و میخواستند امیرالمؤمنین(ع) را بکشند. میگفتند: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ، إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ، ...». از آیۀ قرآن هم میشود بد برداشت کرد. بله، بعضیها ممکن است از این حرف بد برداشت بکنند، و بگویند چون رنج را نمیشود حذف کرد، پس ما همینجوری مینشینیم رنج میکشیم. خب این یک برداشت احمقانه از این حرف است. زیباییِ کار این است که:
1) هم باید رنجت را کم کنی. چون اگر بخواهی رنج را از بین ببری، به خودت و دیگران ظلم خواهی کرد. لذا هم باید رنج خودت را کم بکنی،
2) هم باید بدانی که در رنج در زندگی هست.
3) و هم باید از رنجت، بهرهبرداری بکنی.
رنج هست، اما بعضیها رنج میکشند، ولی آدم نمیشوند، رشد نمیکنند، و نابود میشوند. و بعضیها رنج میکشند، آدم میشوند، رشد میکنند، قوی میشوند. یکی تصادف میکند میرود بیمارستان، بعد باید برود فیزیوتراپی و ورزش، یکی از روز اول رفته ورزش، والا رنج همه میکشند. رنج را نباید حذف کرد. ولی علیه راحتطلبی، ریشهای باید قیام کرد.
(4-راحتطلبی و بندگی) مبارزه با دوستداشتنیها، و در رأس آن راحتطلبی، محور خودسازی و نظام دین است/ راه رسیدن به عبودیت، ترک دوستداشتنیها و راحت است
علیه راحتطلبی قیام کردن، یک موضوع غریب است در جامعۀ ما، در حالیکه جایگاه بسیار اساسی دارد، کما اینکه محور مهم مبارزه با هوای نفس و مقابله کردن با دوست داشتنیها، موضوع محوری در خودسازی، در دین، امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «نِظَامُ الدِّينِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین مخالفت کردن با هوای دین است»(غررالحکم/9152)
و اول هوای نفس هم همین راحتطلبی است. آیا توانستی با راحتطلبی مبارزه کنی؟ از هفت سالگی که بچه با ادب تمرین مخالفت با راحتطلبی کرد، بعد چهارده سالگی میگویند با این لذّتت هم مقابله کن. دیگر عادت دارد به این کار. چون توی خانه تمرین کرده؛ پای فیلم نشسته این را بهش یاد دادند و برایش جا افتاده است.
امام صادق(ع) بنا بر نقل مصباحالشریعه میفرماید «تَفْسِيرُ الْعُبُودِيَّةِ» تفسیر عبودیت چیست؟ «بَذْلُ الْكُلِّ» همه چی را بدهی. «وَ سَبَبُ ذَلِكَ» چی میشود که تو میتوانی عبودیت داشته باشی همه چی را در راه خدا بدهی؟ «وَ سَبَبُ ذَلِكَ مَنْعُ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى» نفس خودت را باز بداری از آن چیزی که دلت میخواهد. «وَ حَمْلُهَا عَلَى مَا تَكْرَهُ» وادارش بکنی به چیزی که دوست ندارد. وادارش کن به چیزی که دوست ندارد. این میشود عاملش. «وَ مِفْتَاحُ ذَلِكَ» کلیدش چیست؟ «تَرْكُ الرَّاحَة» راحت را باید بگذاری کنار.( مصباح الشریعه/7)
الهی فدای آن شهدایی بشوم که خدا شاهد است یکی یکی قیافههایشان یادم میآید، زیاد مربی اخلاق نداشتند، اما از آب کره میگرفتند. مکرر خاطراتشان را شاید شنیده یا خوانده باشید. یکبار میرفت جبهه برمیگشت، مامانش تشک میانداخت، میگفت: پسرم بخواب. میگفت من روی تشک میخوابم دلم میگیرد، روی زمین میخوابید. میگفت دلم میگیرد.
از اول شروع کن، وسط راه خودت را معطل نکن. هِی میخواهی بروی روی حجاب کار کنی، روی نماز خواندنش کار کنی. این آدم راحتطلبی او را کشته. گوش نمیدهد به این حرفها. ایمان به خدا هم دارد، اما عادت نکرده، تمرین نکرده، فرهنگ برایش نشده.
در روایت دیگر امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «بِالتَّعَبِ الشَّدِيدِ تُدْرَكُ الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَ الرَّاحَةُ الدَّائِمَةُ»(غررالحکم/168) با سختیهای شدید درجات رفیع درک میشود.
008000;">به دلیل طولانی بودن متن ادامه در پست پایینی