انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :یاس زهــــــــرا دلتــــــــنگتم
نویسنده :یاس زهرا


000000;">مـــــــــــهدی جان روا بود که گریبان زهجر تو پاره کنم
هر غروب که از مسجد میام خونه ...بین راه همیشه به اسمون نگاه میکنم
و خــــــدارو حس میکنم.
و این که چرا اقامون نمیاد.
گفتم زور ندارم....گفتند بگو
گفتم اب میخوام...گفتند خوردی بگو
گفتم مشکل به کارم افتاد....گفتند برو مشهد بگو

دارم میــــــــــــــــگم دلتـــــــــــــــــنگتم زیاااااااااااااااااااد
گفتند بگو