انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :سلام اى گل خوشبوي نرگس،...
نویسنده :یگانه1


008080;">سلام اى گل خوشبوي نرگس،...

 اى كه شيرين ترين انتظار، انتظار توست
و بهترين منتظر، منتظر توست...
مى توانم در يك كلمه پر معنا بگويم:
گر عشقى هست و عاشقى
نام تو معشوق و من عاشق...!
تو شيرينی ومن فرهاد...
توليلايی ومن مجنون...

در انتظارت درتفکرم و از خداى بزرگ مى خواهم كه ظهورت را نزديك گرداند

تا جمال دلربايت ووجود نازنينت غم را ازدلهامان ببرد...


محتاج يك نگاه گذراى شما هستم،

يک نگاهی به اين دل بی تاب وچشمان گريان وبارانی...


يک جوابی به اين دل بی تاب و همواره بهانه گير تو...
            
 
008080;">ارباب من...

ادعايم ميشود كه محب شما هستم ولي  نيستم،

می توانستم خيلی بهتر از اينها باشم اما خواهشهای نفسانی نمي گذارد.

مطمئن هستم اگرواقعا شمارادوست داشتم لاقل شما را می ديدم

مثل تمام کسانيکه در گوشه و کنار جهان ملاقاتش می کنند و

مشکلاتشان را مستقيما در ميان می گذارند....البته ناشكرنيستم ارباب...


همين كه آثار وبركت وجود نازنين شما رو تو زندگيم وطول راه زندگيم به وضوح وآشكار حس مي كنم

وميبينم برايم كافيست...همين كه هرجا ازروي ناتواني زبانم گره خورده وهيچ چيزي  نتوانستم

بگويم وجز اينكه  با ترس وازته دل اسم مبارك واعظم شمارا گفتم ياصاحب الزمان و

گره ازكارم گشوده شده خداوند راشاكرم...اينها همه نشانه براين است كه دور وبر من هستي

و هواي اين يتيم را داري مبادا كاري كند كه نبايد بكند...

بخدا قسم اين حس را دارم كه چون حصاري دور وبرم را چيزي مثل يك مرز ويا نيرويي كه ديده نمي شود

وفقط مي شود حس كرد گرفته كه قادرنيستم پايم رابيشترازگليمم دراز كنم ...

خدارا شاكرم براين نعمتي كه به من ارزاني داشته....

ازارباب با وفايم سپاسگذارم كه هميشه مرا مورد محبت وعنايت خود قرار داده....

هيچ نمي توانم بگويم ....فقط مي توانم بگويم:


008080;"> ياصاحب الزمان...يا صاحب الزمان...يا صاحب الزمان...

همين كه مي گويم تمام احساسم رادرهمين اسم تقديم مي كنم 
بهمراه اشكي كه تنها سرمايه من هست و
تمام حرفهايم درآن خلاصه گشته گرچه خود نگفته مي داني و
ننوشته مي خواني هرآنچه كه مي خواهم بگويم يا بنويسم...

من برای شما هيچ کاری نکردم، اما شمابه ديگران و
حتي بارها به خودمن بدون چشم داشتی  کمک کرديد...

 آری، هر وقت برايم مشکلی پيش آمده به شماگفتم...
خود ميداني كه هيچ محرمي ندارد اين دل من جز شما...

آنگه كه درها به رويم بسته می شود تنها شما هستيد كه درد ودل مي كنم
وبا لطف خود ودعاي شما به درگاه خداوند  مشکلهايم  حل می شود...

اما آقا خودت مي داني ازآن حادثه اي كه حق است و
به همه روزي روي خواهدآورد با خود عهدبستم كه لياقت آن راداشته باشم
تا اعمالي رابجابياورم...گرچه شمارا به اعمال ما نيازي نيست
  چون ما آنقدرغرق گناهيم كه هيچ اثري نمي تواند داشته باشد درشادكردن شما...
سالهاست كه شبانه به درخانه ات مي آيم بعدازخواندن نماز واجب خود...
نماز امام زمان را می خوانم...به نيت سلامتي وتعجيل درفرج...

بعد از آن اولين کسی را که دعا می کنم شماهستيد و بعد از نماز به درگاه حق دعا می کنم
که خداوندا امروز هم مثل هميشه امام زمان را واسطه قرار می دهم که قلبم راسرشارازعشق مهدي(عج)وازمحبت ومعرفت ارباب لبريز كن تابه بيراهه نروم و
پا روی لذتهای دنيوی بگذارم تا در پيشگاه امامم شرمنده نباشم.....
وهميشه خواندن دعاي فرج آرامش عجيبي به من مي دهد...

اگر روزی دلم از دنيا گرفت بهانه اش مولاست....
واگرروزي هم ازاين دنيا رفتم دعا مي كنم كه ارباب درشب اول قبرم بالاي سرم حاضرشود
وشفاعت اين گناهكار وروسياه رانمايد.....
بوسه بردستان پرمهرمادرم مي زنم كه به من يادداده است اگر صدقه ای بدهم
فقط برای سلامتی مولايم باشد. اگر احسان نمودم ثوابش را به امام زمان عليه السلام
و پدر و مادر بزرگوارشان هديه کنم.

اما همه اينها جاي خود جمعه و ندبه نيز جاي خود...


ارباب...! آن روزي كه ازسفرعشق آمدم آن صبحدم كه هراسان ازخواب پريدم همان كه به من گفتند ندبه هاي جمعه را ازاين پس فراموش نكن...من هر جمعه زمزمه كردم . ندبه برای من خيلی قشنگ است چون همه ياداورقشنگترين لحظه زندگيم است. ندبه روز جمعه خواندن يعنی ديدن مهدی پشت در، اما حجابها نمی گذارد، يعنی بين ما و مولا اندک فاصله ای است، من فقط عشقم در دنيا خواندن نمازامام زمان ودرددل با ارباب است ....
ای زاده ياسين و طه، ای فرزند صراط المستقيم، ای تسلی بخش زهرای اطهر، ای پور عسگری، بر ما چه گران است که چهره دلربايت را ببينيم و تو را نشناسيم...


2f4f4f;">التماس دعای فرج...

800000;">اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ
صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ
وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً
وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً