سلام خدمت شما یاران منتظر

بعد از مراسم جشنمون امروز بعد از چن روز خانه نشینی یاد خاطرات که چه عرض کنم یاد مشکلات و سختیای دوران تحصیلم افتادم
و چن گلایه دارم اززززززز

اولیش که ایرانسله اصن شک نکنین ، چراااااااا
به دلیل پیامکای الکیه وقت بی وقتش خصوصا اوایل ترم که ...

800080;">******************************

دومی این دستگاهای ATM که با اینکه دوتاش بغل دانشکدمونه ولی گاهی هماهنگ میکردن با هم خرابشن
یکیم  کنار خونمونه که کم مونده بزنه زیر گریه آخه بیشتر وقتا پوزش می طلبه فک کنم دستگاه عذر خواهی باشه فک کنم یا شایدم دکوریه

008000;">**********************************

سومی تاکسی رانای محترم با نرخای متغیررر اونم برای یه مسیر
اخه رو چه حسابیییییییی

0033cc;">***********************************

پنجم قیمت کتاب، اقا کتاب که یه بار با بن کتاب وکارت عابر بانکو(تو حسابمم پول ) و پول نقدو اعتماد به سقف رفتم برای خرید کتابو ووووووووو اما قیمت کتابای مورد نظربالای 100000 تومن
من
حساب بانکیم
بن کتابم
اخرش یه دونه کتابچه  تونستم بخرم 

ff0000;">**********************************

و اماااااااااا از خریدای دوران تحصیل بگموووو
اینکه یه بار میخواستم روپوش بگیرم قیمتش  از این سردنیا که نه ازاین سر خیابون تا اون سر خیابون زمین تا آسمون اختلاف داشت
یه خاطره ای هم از خرید روپوش بگم:
یه بار رفته بودم کالا طب به فروشنده گفتم روپوش سفید میخواستم
گفت چه مدلی ؟
گفتم شیک باشه
بعدش رفت یه روپوش آورد گفت اینم یه روپوش شیک و مجلسی
ویه وقت فک نکید خندم گرفتااااا ولی اخه روپوش ff0000;">م ج ل س ی
ولی شیک بوداااااا حالا مجلسیشو نمی دونم تا حالا  امتحان نکردم


این بود انشای من

*پایان*