انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :دانلود کلیپ حذف شده سریال مختار نامه«بریده شدن دو دست حضرت ابوالفضل علیه السلام»
نویسنده :بلاغ مبین


008000;">سلام یاران منتظر

ff0000;">این کلیپ زیبا را که نمایشگر رشادت و جوانمردی حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) است و  از فیلم مختارنامه حذف شده بود را تقدیم عاشقان اهلff0000;"> بیت(علیهم السلام) می کنم
پر واضح است که این کلیپ فقط قطره کوچکی از اقیانوس شخصیت استاد ادب و وفا، حضرت عباس (علیه السلام) است و هرگز
نمی توان  ایشان را با تعزیه و روضه و فیلم و تئاتر به تصویر کشید.

ff0000;">این کلیپ تصویری همراه است با نوحه ای زیبا از باسم کربلائی در مورد حضرت ابولفضل با عنوان " دمع زینب علی زنودک"
( اشک زینب بر دستانت جاریست).

800000;">دانلود کلیپ بدون ترجمه :

دانلود از پیکوفایل ( بدون ترجمه) 28 مگابایت

008000;">دانلود کلیپ با ترجمه فارسی نوحه ( به صورت زیر نویس) 33 مگابایت:

دانلود از پرشین گیگ

دانلود از ترین بایت


دمــــع    زیـنـب  عــلــى   زنــــودک

اشک زینب برای (بخاطر) دستان (بریده) توست

جــمــر یــنـزل ...عـتـب یـحـمـل... عـلـى وعـودک
چون گدازه آتش ...سرزنش است که تحمل میشود ...بر وعده های تو

یـا بــو  الاحــســاس... کــلام الـنـاس... یـأذیـنـی

ای پدر احساس...سخن مردم ... می آزارادم
عــلــى الــجــفــیـن ...اسـألـک ویـن... دلـیـنـی
 از دو دست بریده از تو می پرسم که کجایند؟(جایشان را به من نشان بده)
یـاعـبـاس  الاخـت  مـهـیـوبة بخوتها...اذا جار الزمان و راد ذلتها

ای عباس خواهر از بخت خود بیمناک است ..آنگاه که زمانه طریق ستم پیش  گیردوخواری او را بخواهد
عـجـیبة  إلعدها مثلک تجری دمعتها...على عنادک تشوف عداک ضربتها

شگفتا زینب همچون تویی را داشته باشد و گریه کند و دشمن کینه توز تو، او را کتک بزند
یــامــن      رایــة     عــلــی     بــیــمــنــاک

ای که علم علی بردست  راست اوست
خــلــص صـبـری... بـعـد خـدری... اجـیـت انـخـاک

صبرم به سر آمد ...بعد مدتی آرامش ...آمده ام تا از تو چیزی بخواهم
یـضـی عـیـنای تعال ویای حاجینی ... على الجفین اسألک وین دلینی

ای نور چشمان من بیا وبا من سخن بگو... از دو دست بریده از تو می پرسم که کجایند؟(جایشان را به من نشان بده)

اجـه الـسـلاب یـمی یالغیور افزع...اخت عباس قلته و ما قبل یرجع

غارتگر آمده به پیش من . ای غیور مرد برخیز وکمکم کن ؟او گفتم که خواهر عباسم ولی قبول نکرد برگردد

ضـحـک  من شاف حالی وشاهد المدمع...یقول على النهر کفالج اتقطع

آنکه حال مرا دید واشک جاری ام را خندید ...میگوید که در کنار نهر آب تکه تکه شد
عــلــى  الــشــاطــی  یــلــیــث  الــغــاب

بر کنار ساحل ای شیر بیشه
اجــیــت ارکـض ... قـلـب یـنـبـض... ألـم وعـتـاب
دوا
ن دوان آمدم ...با قلبی مضطرب ...با سرزنش و سرشار از درد
یـا زیـنـب  قال اشوف الحال اعذرینی ... على الجفین اسألک وین دلینی

گفت ای زینب حالت را میبینم ولی معذورم بدار...از دو دست بریده از تو می پرسم که کجایند؟(جایشان را به من نشان بده)


یمن دقیت صدرک و آنه طاوعتک... ابد عالبال ما چانت تعوف اخــتک

ای که دستت را به سینه زدی (به علامت قبول سرپرستی) و من اجابت کردم..فکرش را هم نمی کردم چگونه خواهرت را نمیشناسی


اجونی  إلخیمتی مرعوبة حشــمتک... شفت بس إلضربنی وانت ما شفتک

به سوی خیمه من آمدند ومن بیمناکم....چون مرا میزدند تو را ندیدم
عــجــب    نــایــم    یــســیــف   الــمــوت

چگونه به خواب رفته ای ای شمشیر مرگ
ســکــن ونــک ... و لا چنـک... سـمـعـت الـصـوت
ولـتـنـی اعداک اضل برجاک حاچینی ... على الچفین اسألک وین دلینی

دشمنان بر من غالب آمدند..هنوز به امید مدد توام ..با من حرف بزن ..یعنی از دو دست بریده از تو می پرسم که کجایند؟(جایشان را به من نشان بده)
عـجـیـبـة  شلون  تقدر تبتعد عنی... انا منک جزء وانت جـزء منی

شگفتا چگونه میتوانی از من دور شوی ...در حالیکه من از توام وتو از من
عـشـت لـیلک سهر لو ما غمض جفنی... اذا قلبی انجرح قلبک یألمنی

بعد تو پلک چشمان من بروی هم نرفت...وقلبم از جراحاتی که تو دیدی به درد آمد
یــابــو        فــاضــل        عــشــت        ویــای

ای ابا الفضل ...تنها شدم
عــمــر حــتــه... صـرت انـتـه... الـهـوا و الـمـای

عمرم به سر آمد
اروح ویـاک جـمـر فـرقـاک یچوینی... على الجفین اسألک وین دلینی

میروم در حالیکه از فراق تو گدازه آتشی مرا میسوزاند...یعنی از دو دست بریده از تو می پرسم که کجایند؟
(جایشان را به من نشان بده)