انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :خنده بازار....
نویسنده :باران 313


800080;">تو بانک بودم یه خانم پیری خواهش کرد با گوشیم شماره نوه اش رو بگیرم شماره حساب رو یاد داشت کنم
شمارشو گرفتم گوشی رو دادم به خانومه
دیدم هی میگه :
ننه صدای نوارتو کم کن بفهمم چی میگی
ننه گوشام سنگینه
ننه صدات واضح نمیاد
صدای نوارتو کم کن
کنجکاو شدم ببینم چه خبره ؟
گوشی رو ازش گرفتم دیدم یه ساعته داره با پیشواز ایرانسل حرف میزنه



006400;">بابام اومده میگه: خاویار تقلبی اومده… مواظب باشین سرتون رو کلاه نذارن!!!!!!
.
.
.
یکی نیست بگه د آخه پدر من….

006400;">کدوم یکی از اعضای خونواده ما تا حالا خاویار از نزدیک دیده اصلا؟؟؟


daa520;">یه یارویی در خونمونو زد گفت: داریم برا اهالی این محل یه استخر مجانی میسازیم، خوشحال میشیم شمام در حد توانتون کمک کنید…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بابامم یه لیوان آب بهش داد





b22222;">یه زمانی بود کمتر کسی میدونست ولنتاین چیه ، هرچی کادو دلت میخواست میگرفتی ، کسی هم گیر نمیداد !
الان جرات نداری یه روبان قرمز بخری توی بهمن ماه ، دخترخاله ی ۳ساله ت اول از همه میفهمه …



ff0000;">دختره نمرش نوزده ونیم شده اومده پست گذاشته : سهراب ، قایقت جا دارد ؟

ff0000;">اونوقت من امتحان میدم ، به تنهایی معدل کلاسیو دو سه نمره میارم پایین :))




800080;">دیروز ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺎﻧﮏ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ۲۰۰ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮمن ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻨﻪ ، ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺑﺎﻧﮏ ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻪ ۱۰۰ﺗﺎﯾﯽ ۲ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ بهش ﺩﺍﺩ ؛ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺷﻤﺮﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮمن ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩ !!!
ﻣﻦ ﺳﺮﻡ ۵ ﺗﺎ ﺑﺨﯿﻪ ﺧﻮﺭﺩ !!!
ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺑﺎﻧﮏ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﮐﻨﻪ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ …




008000;">اگه یه روز بهت گفتن بین زن گرفتن و سرطان گرفتن یکی رو انتخاب کن ، اصلا از اِسمش نترس ؛ با شیمی درمانی درست میشه !



 

800000;">یه بار رفته بودیم مهمونی

800000;">یکی دوساعت که نشستیم یه دفعه دختر کوچیکه ی صاحب خونه گفت :دایی! شما کی میرین؟

800000;">داییشم گفت چی کار داری؟

800000;">دختره : ما کیک داریم میخوایم وقتی شما رفتین بخوریم

800000;">پی نوشت : بعد آن واقعه هنوز از سلامت آن دختر کوچک اطلاعی نیست :|


0000cd;">عایا میدونستید فرق بین نارنگی و پرتقال چیه ؟
نارنگی شلوار کردی میپوشه ولی پرتقال ساپورت !
نه جون من اطلاعات رو کیف کردی ؟ گنجینه اطلاعات نایابم !