انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :تو هم ای خوب من گاهی دعایم کن ......
نویسنده :شبگرد عاشق



ff0099;">دعایت می کنم، عاشق شوی روزی
 

ff0099;">بفهمی زندگی بی عشق نازیباست


ff0099;">دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی
 

ff0099;">به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی
 

ff0099;">بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها
 

ff0099;">بخوانی نغمه ای با مهر
 

ff0099;">دعایت می کنم، در آسمان سینه ات

ff0099;">خورشید مهری رخ بتاباند

ff0099;">دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی
 

ff0099;">بیابد راه چشمت را

ff0099;">سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر


ff0099;">دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی


ff0099;">با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را


ff0099;">دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا


ff0099;">تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری


ff0099;">و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد


ff0099;">مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی


ff0099;">دعایت می کنم، روزی بفهمی


ff0099;">گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است



ff0099;">دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد، با عشق

ff0099;"> بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست


ff0099;">شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا بخوانی خالق خود را

ff0099;">اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور

ff0099;">ببوسی سجده گاه خالق خود را

ff0099;">دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی

ff0099;">پیدا شوی در او

ff0099;">دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و با او بگویی:

ff0099;">بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست
 

ff0099;">دعایت می کنم، روزی

ff0099;">نسیمی خوشه اندیشه ات را

ff0099;">گرد و خاک غم بروباند

ff0099;">کلام گرم محبوبی

ff0099;">تو را عاشق کند بر نور

ff0099;">دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی


ff0099;">با موج های آبی دریا به رقص آیی


ff0099;">و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی


ff0099;">بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی


ff0099;">لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی


ff0099;">به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی


ff0099;">دعایت می کنم، روزی بفهمی
 

ff0099;">در میان هستی بی انتها باید تو می بودی
 

ff0099;">بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا


ff0099;">برایت آرزو دارم


ff0099;">که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو


ff0099;">اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد ...


ff0099;">دعایت می کنم، عاشق شوی روزی


ff0099;">بگیرد آن زبانت


ff0099;">دست و پایت گم شود
 

ff0099;">رخساره ات گلگون شود


ff0099;">آهسته زیر لب بگویی : ... آمدم


ff0099;">به هنگام سلام گرم محبوبت


ff0099;">و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را


ff0099;">ندانی کیستی


ff0099;">معشوق عاشق؟


ff0099;">عاشق معشوق؟
 

ff0099;">آری، بگویی هیچ کس


ff0099;">دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی


ff0099;">ببندی کوله بارت را


ff0099;">تو را در لحظه های روشن با او


ff0099;">دعایت می کنم ای مهربان همراه


ff0099;">تو هم ای خوب من     گاهی دعایم کن ...