000080;">
000080;">تست یک دوست صمیمی برایت در مورد تعطیلاتی که گذرانده صحبت میکند...
000080;">الف. جملهها را به جایش تمام میکنی.
000080;">ب- از مکثهایش استفاده میکنی تا ماجرای تعطیلات خودت را تعریف کنی.
000080;">ج- در سکوت به حرفهایش گوش میسپاری.
000080;">تست از بین این شغلها یکی را انتخابکن:
000080;">الف- کمدین
000080;">ب- یک مرد یا زن سیاستمدار
000080;">ج- بازیگر پانتومیم
000080;">تست هنگام صرف غذا با خانواده...
000080;">الف- مثل همیشه غذا میخوری تا زمان بگذرد.
000080;">ب- در تمام مدت صرف غذا، ماجراهای عجیب و شگفتانگیزی را برای بقیه تعریفمیکنی.
000080;">ج- در همه بحثها شرکت میکنی.
000080;">تست در گروه دوستانت تو بیشتر وقتها...
000080;">الف- نظارهگر هستی.
000080;">ب- در زمانی کوتاه کلی جوک و ماجرای بامزه تعریف میکنی.
000080;">ج- در حال صحبتکردنی و دیگران به حرفهایت گوشمیکنند.
000080;">تست میخواهی یک شعر بخوانی. کدام یک از این کارها را انجام میدهی...
000080;">الف- با حالتی شاعرانه سعی میکنی کلمات را بکشی.
000080;">ب- خیلی سریع میخوانی. انگار در حال روزنامهخواندن هستی.
000080;">ج- ادای شاعرهای کارکشته را درمیآوری و شعر را میخوانی. اصلاً انگار که خودت آن را
000080;">سروده باشی.
000080;">تست معلم از تو میخواهد برای درس جواب دادن پای تخته بیایی...
000080;">الف- حتی سؤالهایی را هم که بلد نیستی بیپاسخ نمیگذاری.
000080;">ب- سریع به همه سؤالها جوابمیدهی، اما جوابهای تقریباً بیربط.
000080;">ج- کمی استرس داری، به همین دلیل من و من میکنی و جواب خیلی از سؤالها یادت میرود.
000080;">تست در کلاس درس همیشه در جاهایی مینشینی که...
000080;">الف- دنج باشد و به راحتی دیده نشوی.
000080;">ب- وسطهای کلاس باشد تا بتوانی به راحتی و آرامی با بغلدستیهایت پچپچ کنی.
000080;">ج- میز اول مینشینی تا بتوانی مدام با معلم تبادلنظر کنی.
000080;">تست لکنت زبان
000080;">الف- متأسفانه گاهی دچار این حالت میشوی.
000080;">ب- هیچوقت دچار این حالت نمیشوی.
000080;">ج- بله، خیلیزیاد پیش میآید.
000080;">تست بعدها دوستداری کدام یک از اینها باشی:
000080;">الف- طراح یا نقاش
000080;">ب- خواننده
000080;">ج- کمدین
000080;">
000080;">اگر بیشتر پاسخها «ج» باشد:
000080;">
000080;">تقریباً پرحرف همیشه به راحتی کلمهای را که لازم داری تا از یک شنونده تبدیل به گوینده شوی، پیدا میکنی.
000080;">در مواقعی که خطایی در حرفهایت پیدا شود قابلیت این را داری تا با حرفهای جدید شنونده
000080;">را به گوش دادن علاقهمند کنی. این خیلی خوب است، اما باید قبول کنی که همیشه
000080;">نباید فکر کرد حرفهایت برای دیگران هم جالب است.
000080;">گاهی وقتها یک شنونده پیدا میکنی که دلت میخواهد ساعتها با او حرف بزنی. اما باید
000080;">مراقب باشی که در یک جمع دوستانه نباید مدت طولانی فقط با یک نفر حرفزد و به بقیه
000080;">بیاعتنا بود. این کار بیادبی است. شرکتکردن در بحث فقط صحبت کردن نیست. گاهی فقط
000080;">باید گوش کرد.
000080;">اگر بیشتر پاسخها «ب» باشد: وروره جادو!
000080;"> «فیلم دیشب را دیدی؟ وقتی داشتند پلیس را میبردند زندان...»
000080;"> «این گوشیهای جدید را دیدهای؟ آنها که درشان از بالا باز میشود...»
000080;">و داستان ادامه دارد... وقتی از تعریف کردن فیلم فارغ میشوی، میروی سراغ آخرین مدل
000080;">گوشیهای تلفن همراه!
000080;">تو هیچوقت ساکت نمیشوی: حرف میزنی و حرف میزنی بدون اینکه لحظهای مکث کنی.
000080;">درست مثل یک وروره جادو!
000080;">خیلی ساده بگویم، به راحتی میتوانی اسمت را در کتاب رکوردهای جهان ثبتکنی: به
000080;">عنوان پرحرفترین آدم روی زمین.
000080;">پدر و مادر، دوستها و بعضی از معلمها گاهی به تو میگویند: هیس، میشود یک لحظه
000080;">ساکتشوی؟
000080;">اما چرا این قدر از سکوت میترسی؟ سکوت همیشه به ما اجازه فکر کردن میدهد و فقط در
000080;">آرامش است که آدم میتواند خوب فکرکند.
000080;">
000080;">اگر بیشتر پاسخها «الف» باشد:
000080;">کمحرف با خندههای نخودی خواندن شعر یا رفتن پای تخته برای تو یک شکنجه واقعی است.
000080;">درست از همان لحظهای که قرار است با صدای بلند خطاب به بقیه صحبتکنی یا حتی زمانی
000080;">که میخواهی با یکی از دوستهایت درباره عقایدت صحبتکنی، زبانت میگیرد، گونههایت
000080;">سرخ میشود و جملههایت ناتمام میماند. لکنت زبان میگیری و کلمهای را رها میکنی تا
000080;">کلمه بعدی را بگویی، آن قدر که بیان کردن حرفهایت گاهی برایت غیرممکن میشود. با این
000080;">حال همیشه حرفهای جالبی برای گفتن داری. نباید برای گفتن حرفهایت تا این حد بترسی.
000080;">اما اگر واقعاً سخت است، در یک کلاس تئاتر ثبتنام کن. بازی در نقشهای کمدی کمک زیادی
000080;">به تو خواهد کرد.