انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :امام زمان در اوج تنهایی
نویسنده :زهرابانو




D1D1E1; background-colorD1D1E1" />
امام زمان در اوج تنهایی



در اوج تنهایی
بیش از شش میلیارد انسان روی کره ی زمین هستند که اکثرشان هیچ آشنایی با حضرت ندارند و از آن مقداری که نامی از او شنیده اند جمعی دشمن اویند و بر ضدش فعالیت های گسترده دارند، جمعی منکر وجود مقدسش هستند و عده ی کمی هم تولد و حیات او را قبول دارند کمتر به او توجه می کنند در حالی که او امام آنهاست و بخدا نشاید که امام آدم انقدر مظلوم باشد.

هزار سال غریب
به راستی یک شخص تا چقدر می تواند غریبی را تحمل کند؟ الآن نزدیک هزار و دویست سال از غیبت امام زمان علیه السلام می گذرد. هرچند که از لحظه ی ولادت هم غریب بود و مخفیانه می زیست و در پنج سالگی از مادر و پدر یتیم شد. بیایید برای فرج او دعا کنیم.

غائب حاضر
او ظاهر نیست اما حاضر است، او غائب است اما امام است، آماده است اما کسی در انتظارش نیست، او قادر است ولی کسی به او متوجه نیست، او مهربان است ولی کسی الطافش را ناظر نیست، کسی او را نمی بیند در حالی که او مظلوم و تنهاست. به راستی اگر او امام ماست چه وظیفه ای در مقابلش داریم؟ اگر او غائب است ما که غائب نیستیم پس چرا از هیچ یک از وظایف خود آگاهی نداریم و به هیچ یک از آنها درست عمل نمی کنیم؟

غیبت و غربت
امام زمان علیه السلام نه فقط غائب که غریب است. او یک فرد عادی نیست که با چند نفر از غربت درآید بلکه او امام جهانیان است و چنین کسی با جهانیان از غربت در می آید و این در ظهور آن حضرت رخ خواهد داد. پس بیایید همه با هم برای ظهورش دعا کنیم.

طعم مرگ در زندگی
کسی که هست و وجود همه بسته به اوست اما با این حال همه او را فراموش کرده اند در هر لحظه طعم مرگ را احساس می کند.

دردناک تر از مرگ
درد کسی که هست ولی همه او را فراموش کرده اند از درد کسی که وفات کرده و هیچ کسی به یاد او نیست زجرآورتر است!

بر من گریه کنید
یکی از علما در خواب دید تابلویی روی سینه حضرت هست که بر روی آن نوشته «أنا صابرً علی هذا الأمر ولکن اُندُبونی اُندُبونی اُندُبونی»؛ من بر این أمر «غیبت» صبر می کنم و لکن شما بر من گریه کنید! گریه کنید! گریه کنید!

به اندازه ی آب
امام زمان علیه السلام به شخصی فرمودند: شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد!

امام را دریابید
لحظاتی که حضرت در آن به سر می برند همچون لحظاتی است که سیدالشهداء علیه السلام از اسب بر روی زمین افتاده یک نظر به خیمگاه می کند و یک نظر به آسمان و یک نگاه سوی فرات. جوان ها امام زمان خود را دریابید!

غریب تر از همه
یکی از بزرگ ترین مظلومیت های أئمه علیهم السلام این بود که عموم مردم جامعه آن ها را به امامت قبول نداشتند اما غربت مهدی فاطمه علیهماالسلام به این است که عموم مسلمان ها حتی وجودش را قبول ندارند و عده کم شیعیان نیز عموماً از او غافل اند پس او از همه غریب تر است!

غیبت از جانب ماست
دلیل نصب امام، لطف خدا بر بندگان است تا در ذیل الطاف رحیمانه امامت از راه سعادت منحرف نشوند و امام نیز که مظهر خداست از این لطف دریغ نخواهد ورزید در نتیجه غیبت او فقط به خاطر تقصیر و قصور ماست!

او را بخواهیم
تا ما او رانخواهیم نخواهد آمد ولی به راستی خواستن ما باید چگونه باشد؟ حالت پدری را در نظر بگیرید که دختر کوچکش با سرطان دست و پنجه نرم می کند و همه ی دکترها جوابش کرده اند، حالت همسری را در نظر بگیرید که شوهر جوانش در بی هوشی مطلق فرو رفته و دیگر امیدی به بازگشتش نیست، حالت فرزندان را در نظر بگیرید که پدر عزیزشان در یک قدمی مرگ به سر می برد و کاری از هیچکس بر نمی آید. آنها چگونه دعا می کنند و چگونه از خدا عزشزشان را می خواهند. برای فرجش اینگونه دعا کنید!

او منتظر ماست
اگر ما در ظاهر منتظر اوییم او هم منتظر ماست تا کی به راستی و حقیقت خواهانش شویم که ظهور و قیام کند!

به عمه قسم
خودش در عالم معنا به شیخ مهدی دجیل فرمود: «برای فرجم خدا را به عمه ام زینب قسم دهید»

انتقام مادر با پسر است
ای کسانی که برای صورت کبود فاطمه علیهاسلام خون می گریید منتقم مادر پسرش مهدی است پس چرا لب از فریاد کردنش بسته اید و او را صدا نمی زنید!

محسن منتظر
امام زمان! محسن و رقیه و علی اصغر منتظر تو اند تا بیایی و انتقامشان را بگیری. بخدا قسم هیچ کس غیر از تو قادر بر گرفتن انتقام زخم های آنها نیست! پس بیا، بیا و دردهای آنها را التیام ده!

دو کربلا
اگر سیدالشهداء کربلایی برپا کرد مهدی صاحب الزمان علیهماالسلام دو کربلا دارد؛ کربلایی به هنگام ظهور و کربلایی در غیبت کبری که همچون جدش تنها و بی یار مانده است. به راستی وظیفه ما در دوران این کربلا چیست؟

ای کاش
ای کاش اگر سگ نیستیم لااقل به اندازه سگی به آستانش وفادار بودیم و پاس الطافش را می داشتیم. ای کاش!

یادش به خیر
روزگاری بود که بسیاری از شیفتگانش برای ظهورش شمشیر آماده کرده بودند و هر جمعه کفن پوش و غسل کرده منتظر ظهورش می بودند. گاه و بی گاه در آرزوی دیدارش ضجه می زدند و اشک می ریختند و سحرگاهان به مناجات با او زانو می زدند اما حال چه؟

نام امام زمان علیه السلام در قرآن
حجه الاسلام یوسفی می گفتند: روزی در اصفهان در مجلس سنگینی پیرامون حضرت سخرانی کردم! مجلس پر شوری بود پس از ختم مجلس عربی آمدم پیشم که خیلی گریه کرده بود و به من گفت: شما امروز خیلی مرا سوزاندی! حال می خواهم امروز قصه ای برایت تعریف کنم که روی منبرهایت بگویی. روزی عشق امام زمان علیه السلام خیلی دیوانه ام کرده بود و در حالی که می گریستم خطاب به خدا گفتم: خدایا در این همه سال تقاضای دیدنش را کردم و نشانم ندادیش لاأقل نامش را در کتابت به من نشان بده و به همین نیت قرآن را باز کردم دیدم نوشته: « بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین»[۱] پس آنقدر گریه کردم که صفحه قرآن خیسِ خیس شد!




برگرفته از کتاب «راه های ارتباط با حضرت مهدی علیه السلام»
نوشته سید مهدی مجتهد سیستانی