انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :من از بچگی مــــــــرد بار امدم
نویسنده :یاس زهرا


بسم الله الرحمن الرحیم
 
این پست رومن امشب که شب اول محرم ودلتنگی وحزن اسلام هست
از زبان دل فرزند ff0000;">شهیدحسین رحمانیان از شهدای نیروی دریایی تقدیم به روح پاک ومطهر همه شهیدان علی الخصوص شهید حسین رحمانیان میکنم که فرزندش درکودکی پدرش را ازدست دادوخود سرپرستی خانواده را برعهده گرفت وهرازچندگاهی دلش حال وهوای پدرش را میکنداو هم دوست داشت مثل همه کسانی که سایه پدر برسرشان هست درمواقع غم وهنگام دردودل کردن اورا دراغوش بگیردامابگفته خودش من از بچگی مرد بار امدم.

 

یه عمری رو لبهام پر از خنده بود
تا کِی باید این نقشو تمرین کنم
یا هر سالِ تحویل بگم پیشمی
تا کِی باید این فکرو تلقین کنم


دارم درد و دل می کنم گوش کن
چقدر حرف دارم که خالی بشم
چه حرفایی رو تو خودم ریختم
ببین از نبودِ تو چی می کشم


میگن سایه ی من شبیهِ توئه
آره تکیه گاهم همین سایه بود
ولی از همون بچگی دردِ من
نگاهای سنگینِ همسایه بود


تهِ هر زمستون یه هفته به عید
یه چیزی تو این سینه چنگ میزنه
شاید ترکشایی که سهم تو شد
یکیشون هنوز کنجِ ذهنِ منه

تو این سالهایی که بی تو گذشت
همش با خودم از تو حرف میزنم
من از آخرین لمسِ آغوشِ تو
هنوز بوی باروت میده تنم


شاید یادمون نیست اون موقعها
توی خونه موندن که کاری نبود
یا رقصت میونِ یه میدونِ مین
واسه عکسای یادگاری نبود


یه مشت گل میارم سر خاک تو
که تو حس کنی دنیا تو مشتمه
دوباره به خوابم بیا حس کنم
وجودت هنوز مثلِ کوه پشتمه


مثه بچه ها هِی زمین خوردم و
رو پاهای خستم بلند میشدم
کی مردونگی رو بهم یاد داد
که از بچگی مرد بار اومدم


تهِ هر زمستون یه هفته به عید
یه چیزی تو این سینه چنگ میزنه
شاید ترکشایی که سهم تو شد
یکیشون هنوز کنجِ ذهنِ منه


تو این سالهایی که بی تو گذشت
همش با خودم از تو حرف میزنم
من از آخرین لمسِ آغوشِ تو
هنوز بوی باروت میده تنم


نمی دانم ما که لیاقت حضور در جبهه ها و زندگی در کنار آنها را نداشتیم آی کسانی که دم از شهدا می زنید مرد باشید و بر سر عهد و پیمان خود بمانید تا نکند پشیمان و سرافکنده و روسیاه در محضرشان شویم .

شهدا را یاد کنیم . شده با ذکر یک صلوات

008000;">"اللهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم"