0000cd;">
000080;">ناگهان قلب حرم وا شد و يک مرد جوان
000080;">مثل تيری که رها می شود از دست کمان
800000;">خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود
800000;">بعد يک عمر رها از قفس تن شده بود
000080;">مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
000080;">مست می آمد و رخساره برافروخته بود
800000;">
800000;">روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته
800000;">بر تنش دست يدالله حمايل بسته
800000;">
000080;">بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد
000080;">زير شمشير غمش رقص کنان می آمد
800000;">
800000;">ياعلی گفت که بر پا بکند محشر را
800000;">آمده باز هم از جا بکند خيبر را
800000;">
000080;">آمد ، آمد به تماشا بکشد ديدن را
000080;">معنی جمله در پوست نگنجيدن را
800000;">800000;">
800000;">بی امان دور خدا مرد جوان می چرخيد
800000;">زيرپايش همه کون و مکان می چرخيد
800000;">
000080;">بارها از دل شب يک تنه بيرون آمد
000080;">رفت از ميسره از ميمنه بيرون آمد
800000;">800000;">
800000;">آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
800000;">گفت: لاحول و لاقوه الا بالله
800000;">
000080;">مست از کام پدر، زاده ليلا ، مجنون
000080;">به تماشای جنونش همه دنيا مجنون
800000;">800000;">
800000;">آه در مثنوی ام آينه حيرت زده است
800000;">بيت در بيت خدا واژه به وجد آمده است
800000;">
000080;">رفتی از خويش ، که از خويش به وحدت برسی
000080;">پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
800000;">800000;">
800000;">نفس نيزه و شمشير و سپر بند آمد
800000;">به تماشای نبرد تو خداوند آمد
800000;">
000080;">با همان حکم که قرآن خدا جان من است
000080;">آيه در آيه رجزهای تو قرآن من است
800000;">800000;">
800000;">ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
800000;">ديدمت خرم و خندان قدح باده به دست
800000;">
000080;">آه آيينه در آيينه عجب تصويری
000080;">داری از دست خودت جام بلا می گيری
800000;">800000;">
800000;">زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای
800000;">به خدا بيش تر از پيش پيمبر شده ای
800000;">
000080;">پدرت آمده در سينه تلاطم دارد
000080;">از لبت خواهش يک جرعه تبسم دارد
800000;">800000;">
800000;">غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا
800000;">آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا
800000;">
000080;">گوش کن خواهرم از سمت حرم می آيد
000080;">با فغان پسرم وا پسرم می آيد
800000;">800000;">
800000;">باز هم عطر گل ياس به گيسو داری
800000;">ولی اينبار چرا دست به پهلو داری؟!
800000;">
000080;">کربلا کوچه ندارد همه جايش دشت است
000080;">ياس در ياس مگر مادر من برگشته است؟!
800000;">800000;">
800000;">مثل آيينهء در خاک مکدر شده ای
800000;">چشم من تار شده ؟يا تو مکرر شده ای؟!
800000;">
000080;">من تو را در همه کرب و بلا می بينم
000080;">هر کجا می نگرم جسم تو را می بينم
800000;">800000;">
800000;">ارباً اربا شده چون برگ خزان می ريزی
800000;">کاش می شد که تو با معجزه ای برخيزی
800000;">
000080;">مانده ام خيره به جسمت که چه راهی دارم
000080;">بايد انگار تو را بين عبا بگذارم
800000;">800000;">
800000;">بايد انگار تو را بين عبايم ببرم
800000;">تا که شش گوشه شود با تو ضريحم پسرم
800000;">