انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :خاطرات مبهم
نویسنده :soji


بچه که بودم همش سر مشق نوشتن مشکل داشتم , نصفه نیمه مینوشتم سر آخر همه پدرم 2خط زیرش مینوشت  منم نشون معلمم میدادم. معلم هم بیخیال من میشد.
وقتی پدربزرگم می امد خونمون نصف دفتر مشقم رو واسم نقاشی می کرد پر از حیوان و گل میکرد و من اون نصفه باقیش رو هم نمینوشت.
یادش بخیر دلم بدجوری هواشو کرده, 
خدا همه شیعیان رو بیامرزه پدر بزرگ من رو قرین رحمتش کنه