انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :✿\"چشمهایت را ببند\"✿
نویسنده :غروب کربلا 313
006400;">
ff9900;">"چشمهایت را ببند"
ff9900;">اینجا دیوانه ی زهرا میشوی و......اگر نماندی حرفی نیست.....زهرا همیشه تنها بود
ff9900;">صدای قدمت می آید...
ff9900;">گوش میكنم...
ff9900;">دلها آشوب است...و
ff9900;">خسته نباشی پهلوان...
ff9900;">خوش آمدی برادرم...
ff9900;">اما..
ff9900;">چشمهایت را ببند...
ff9900;">نگاه نكن به خیابان های شهرمان...
ff9900;">باشد؟من و قول قرارهایمان..
ff9900;">نگاه نكن تا بیشتر شرمنده نشویم...
ff9900;">آبرو كه نگذاشتند برایمان...حداقل..بگذار باور نكنیم كه از قطره قطره ی خونت،شرمنده ایم برادر...
ff9900;">ما را ببخش..حلالمان كن كه باید تورا از بین این جماعت عبور دهیم..
ff9900;">شرمنده كه حجاب و حیای مادرت زهرا(س) را زیر پا گذاشته اند و...
ff9900;">شرمنده ایم..
ff9900;">كه وصیت نامه ات میان كوچه ها پاره پاره شده..
ff9900;">قطرات خونت را ارج نمینهند و...شادی این روزها..برای مردان هرزه ی خیابان ها..سرخی لب بی حیایی جذاب تر است.. از..
ff9900;">از..قطرات خونی كه پای وصیت نامه ات ریخته و....
ff9900;">شرمده ایم برادر...شرمنده..
ff9900;">جسم پاك تو كجا و.....خیابان های این شهر ....جسم پاك تو كجا و...چشم های ناپاك و تن های آلوده كجا....
ff9900;">جسم پاك تو كجا و....حلالمان كن...
006400;">
ff9900;">شرمنده ایم برادر....شهدا شرمنده ایم...