انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :فوتبالی که شاید دیگه تکرار نشه ، دایی /عزیزی /هاشمیان/ مهدوی کیا/باقری/ کریمی...
نویسنده :احسان فقط خدا



0000ff;">سلام 
0000ff;">این متن از سایت 90 هست و حال روز فوتبال چند دهه پیش رو با الان در زمینه ی ستارگان فوتبال و لژیونر مقایسه کرده ، مطلب جالبی هست اگه دوست داشتین بخونین فقط عکسهاشو از سایت 90 نیست
****


وقتی سالیان بسیار دور، سزار آگوستوس در ارتش روم نام لژیونر را برای سربازانش انتخاب می‌کرد فکرش را هم نمی‌کرد که صدها سال بعد این اصطلاح لقبی باشد برای ورزشکاران و به‌خصوص فوتبالیست‌هایی که کوله‌بار سفر را بسته و برای ادامه فعالیت حرفه‌ای خود راه سایر کشورها را در پیش می‌گیرند. شاید اختلاف سطح فوتبال در کشورهای صاحب‌نام دنیا با بقیه سرزمین‌های فوتبال‌خیز و بالاتربودن امکانات مالی و رفاهی و فراهم بودن فرصت پیشرفت برای ورزشکاران دلیل اصلی این اتفاقی باشد که روزبه‌روز شاهد پررنگ‌تر شدن آن در سراسر دنیا هستیم. قطعا فوتبال ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و این اتفاق بیش از ۸۰ سال پیش برای مرحوم حسین صدقیانی افتاد؛ این چهره که برای ادامه تحصیل راهی بلژیک شده بود با عقد قراردادی با تیم شارلوای این کشور به‌عنوان پیشقراول این اتفاق در تاریخ فوتبال ایران شناخته شد این در حالی بودکه بیوک جدیکار دومین بازیکنی بود که راه حضور در فوتبال اروپا را در پیش گرفت و راهی ویتوریاکلوپ آلمان شد. این داستان جسته و گریخته در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ هم ادامه داشت که قطعا حمید علیدوستی را باید سرشناس‌ترین لژیونر فوتبال ایران در این دو دهه نامید. هر چند بسیاری از ستارگان فوتبال ایران در این مقطع با حضور در لیگ کشورهای حوزه خلیج‌فارس لقب لژیونر را به خود گرفتند، حضور در لیگ‌های سطح پایین آن موقع کشورهای عربی کار خیلی سختی نبود. حضور ستاره‌های آن موقع در لیگ کشورهایی مانند قطر، کویت و امارات در سال‌های پایانی فوتبال‌شان بیشتر برای درآمدزایی بود و هیچ ثمره فنی‌ای برای آنها نداشتند. اما بسیاری از فوتبال‌دوستان سیل خروشان خروج ستاره‌های مطرح فوتبال ایران به سوی لیگ‌های مطرح دنیا را فقط از اواسط دهه ۷۰ شمسی به خاطر می‌آورند که نام فوتبال ایران را برای مدت‌های مدید طنین‌انداز کردند. در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به روند صعودی صادرات فوتبال ایران از اواسط دهه ۷۰ تا اواخر دهه ۸۰ و روند نزولی این اتفاق که چند سالی می‌شود آغاز شده است.
 
ff0000;"> مثلث طلایی، پیشقراول ترانسفر 
 
همه چیز از درخشش شاگردان محمد مایلی‌کهن در رقابت‌های جام ملت‌های ۱۹۹۶ آسیا در امارات با دوپیروزی به‌یادماندنی برابر کره جنوبی و عربستان آغاز شد. کسب مقام سوم تیم ملی ایران در آسیا با درخشش علی دایی، خداداد عزیزی و کریم باقری کافی بود تا چشم خریداران اروپایی به این مثلث تاریخ‌ساز فوتبال ایران خیره شود و این بوندس‌لیگای آلمان با آن نظم و دیسیپلین خاصش بود که پذیرای اولین لژیونرهای نسل جدید فوتبال ایران در قاره اروپا شد. دعوت تیم قدیمی کلن آلمان از خداداد عزیزی پای او را به‌عنوان اولین لژیونر ایرانی به لیگ معتبر بوندس‌لیگا باز کرد



و بعد از این اتفاق نوبت به علی دایی و کریم باقری بود تا راه حضور در تیم آرمینیا بیلفلد را در پیش بگیرند.





 
 
ff0000;"> حضور در جام جهانی ۹۸ و ادامه راه 
 
اما ترانسفر‌های فوتبال ایران به قاره سبز محدود به همین سه بازیکن سرشناس فوتبال ایران نشد. صعود تاریخی تیم ملی فوتبال ایران به جام‌جهانی ۹۸ و عملکرد قابل قبول آن تیم در برابر حریفان کافی بود تا توجه به بازیکنان فوتبال ایران بیش از پیش شود. بازیکنانی نظیر مهدی مهدوی‌کیا، مهدی پاشازاده، علیرضا منصوریان، داریوش یزدانی، علی موسوی، سیروس دین‌محمدی، سرژیک تیموریان، رسول خطیبی و وحید هاشمیان دیگر ستاره‌هایی بودند که در یک بازه زمانی یک ساله به جمع سه ستاره قبلی فوتبال ایران در بوندس‌لیگا پیوستند. اما حضور پرشمار بازیکنان ایرانی در اروپا که بین سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ اتفاق افتاد فقط به بوندس‌لیگای آلمان خلاصه نشد، چراکه لژیونر‌های ایرانی به تدریج راه لیگ‌های بلژیک و اتریش را پیدا کردند. مهرداد میناوند در سال ۱۹۹۸ به اشتورم گراتس اتریش پیوست و سپس به شارلوای بلژیک ملحق شد. رضا ترابیان نیز در فصل ۹۹-۱۹۹۸ به استاندارد لیژ بلژیک منتقل شد و داریوش یزدانی پس از سپری کردن یک دوره عاری از موفقیت، راه رویال شارلوا را در پیش گرفت. فرهاد مجیدی نیز حضوری کوتاه‌مدت را در راپیدوین اتریش تجربه کرد و مهدی پاشازاده هم پس از نیمکت‌نشینی‌های بی‌پایان به اتریش رفت و در سه باشگاه اشتروم گراتس، راپیدوین و آدمیرا واکر توپ زد. علی لطیفی (آدمیرواکراتریش)، محمدرضا مهدوی و علیرضا امامی‌فر (شارلروا بلژیک)، محمد خاکپور (وان اسپور ترکیه و لیگ حرفه‌ای آمریکا) و فراز فاطمی (اف ث اگالویونان) هم از دیگر لژیونر‌های آن مقطع به حساب می‌آمدند. پس از اینکه موج حضور بازیکنان ایرانی در بوندس‌لیگای آلمان و برخی دیگر از لیگ‌ها فروکش کرد، این علی سامره بود که با ثبت‌نام خود به‌عنوان اولین ایرانی شاغل در کالچوی ایتالیا چراغ لژیونرهای ایران را روشن نگه داشت. رحمان رضایی هم پس از سامره به لیگ ایتالیا رفت و نسبت به سامره بسیار درخشان‌تر در لیگ این کشور ظاهر شد. انتقال کریم باقری به چارلتون انگلستان نیز اتفاق جدید دیگری در فوتبال ایران بود، هرچند کریم توفیق خاصی در این لیگ به دست نیاورد. لیگ ترکیه هم در این بین از بازیکنانی مانند سهراب بختیاری‌زاده، محمد مومنی و حامد کایانپور پذیرایی کرد اما توفیق چندانی در این کشور نصیب این بازیکنان نشد.
***

علیرضا منصوریان (سن پائولی)



رسول خطیبی (هامبورگ)


 
 
ff0000;"> ترانسفر نسل دوم بعد از یک وقفه 
 
 روند راهیابی بازیکنان ایرانی به لیگ‌های اروپایی با توجه به ناکامی فوتبال ایران در سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ نزولی بود، اما ترانسفر بازیکنان فوتبال ایران با درخشش تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت‌های آسیا در سال ۲۰۰۴به وقفه چندساله پایان داد و این ستاره‌هایی مانند علی کریمی، جواد نکونام، مسعود شجاعی و آندرانیک تیموریان بودندکه به تناوب وارد لیگ‌های اروپایی شدند. اما پس از سال ۲۰۰۶ نتیجه نگرفتن تیم ملی در جام ملت‌های ۲۰۰۷ و عدم صعود به جام جهانی ۲۰۱۰ باعث شد که دوباره تعداد بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ‌های معتبر اروپایی کاهش پیدا کند. حضور جواد نکونام و مسعود شجاعی در اسپانیا و حضور کوتاه‌مدت کریمی در آلمان تنها دلخوشی فوتبال ایران بود.


 
ff0000;"> قصه‌ای که تکرار نشد 
 
هرچند در یکی، دو سال اخیر شاهد حضور بازیکنانی مانند علیرضا حقیقی، علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، حتی سعید عزت‌اللهی و کریم انصاری‌فرد در برخی از لیگ‌های اروپایی بوده‌ایم، قطعا حضور آنها قابل مقایسه با دو نسل قبلی فوتبال ایران نبوده است که این نشان از قحطی ستاره در فوتبال حال حاضر ایران دارد. هر چند در این بین نمی‌توان از حضور برخی ستاره‌های فوتبال ایران در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به‌عنوان ترانسفر یاد نکرد، بازی در لیگ‌های اروپایی کجا و حضور در کشور‌های عربی کجا؟
 
 
 
ff0000;"> کفگیر به ته دیگ خورد 
 
شاید همین کمبود ستاره تاثیر‌گذار در فوتبال ایران بود که کارلوس کی‌روش، سرمربی حال حاضر ایران را به این فکر انداخت تا ترکیب تیم ملی فوتبال ایران را با بازیکنان ایرانی پرورش یافته در خارج از فوتبال ایران شکل دهد. به نظر می‌رسد که کفگیر فوتبال ایران در راه بازیکن‌سازی بدجور به ته‌ دیگ خورده است. نگاهی به ترکیب تیم ملی ایران در یکی، دوسال اخیر و حضور بازیکنانی مانند دژاگه، قوچان‌نژاد، بیت آشوری، داوری و چندین نفر دیگر از این دست که بیرون از فوتبال ایران پرورش یافته‌اند، نشان می‌دهد فوتبال ایران در زمــیـنه شنـاخــت وپــرورش استعداد‌ها به بیراهه می‌رود. عدم توجه به تیم‌های پایه قطعا دلیل اصلی عدم رشد و نمو استعدادهایی است که قطعا از میان آنها ستاره‌هایی به پا خواهند خاست. آیا روزگار خوش فوتبال ایران دراواخر دهه ۷۰ و صادرات بازیکن به لیگ‌های معتبر باز هم تکرار خواهد شد؟ جواب سوال با توجه به شواهد و قرائن در حال حاضر منفی است، اما شاید دری به تخته خورد و در آینده‌ای نه‌چندان دور روزگار روی خوشش را به فوتبال ما نشان داد.


 
ff0000;">چشم امید به آزمون و جهانبخش 
 
در دوران رکود حضور فوتبالیست‌های ایرانی در لیگ‌های اروپایی شاید علیرضا جهانبخش و سردار آزمون را بتوان تنها لژِیونرهای موفق فوتبال ایران در قاره سبز نامید.جهانبخش که به تازگی به‌عنوان یکی از ۱۰۱ بازیکن جوان برتر فوتبال دنیا معرفی شده روزهای خوبی را در نایمخن هلند پشت‌سر می‌گذارد.دیگر لژیونر موفق فوتبال ما هم سردار آزمون است که در لیگ روسیه و تیم روبین‌کازان پله‌های ترقی را طی می‌کند.چشم امید فوتبال ایران بدجور به این دو ستاره آینده‌دار دوخته شده است.