انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :تسلیم شدن در برابر نماز
نویسنده :تسنیم93


داستانى از مرحوم ملاعبّاس تربتى

تسلیم شدن در برابر نماز

بچّه ها داشتند منطقه را پاکسازى مى کردند. صبح عملیّات (قدس پنج ) بود. نماز نخوانده بودم . رفتم و وضو گرفتم . ایستادم به نماز،

کنار پاسگاه الیچ . هنوز رکعت اوّل را تمام نکرده بودم که دو نفر عراقى از توى آب بیرون آمدند. نتوانستم باقى نماز را بخوانم . حفظ

جان واجب بود. با اسلحه به طرفشان رفتم . لباسهایشان خیس بود. مى لرزیدند. اسلحه نداشتند. رفتم برایشان لباس آوردم . به عربى

پرسیدم : ((شما زیر آب چکار مى کردید؟))

گفتند: ((دیشب وقت عملیّات ، قایقهاى ما را عقب بردند تا نتوانیم فرار کنیم . از ترس رفتیم توى نیزارها. وقتى دیدیم دارى نگاهمان

مى کنى ، از ترس خود را تسلیم کردیم .))

امّا من اصلا به نیزار نگاه نکردم ، فقط نماز مى خواندم