انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :مرام شهدا
نویسنده :غروب کربلا 313





000000;">daa520;">مرام شهدا

000080;">ffcc99;">شیرزاد از كودكی علاقه ی خاصی به من و مادرش داشت ، همیشه همراه ما بود و تحمل دوری ما را نداشت ، اما چون عاشق امام و انقلاب بود ، زمانی كه رفتن به جبهه را تكلیف خود دانست ، با عزمی استوار گام به پیش نهاد و آماده ی رفتن شد . فصل زمستان بود . به او گفتم :پسرم این فصل خیلی مناسب نیست ، در یك وقت مناسب به جبهه برو ! قاطعانه گفت : پدر جان ! رفتن به جبهه یك وظیفه شرعی است و فصل مناسب و غیر مناسب نمی شناسد . من را قانع كرد و راهی شد ، شجاعتی شگرف داشت . هرگز ندیدم از چیزی واهمه كند و بترسد . این دو بیت شعر را پیوسته زمزمه می كرد : 

ffcc99;">خفتگان را خبر از عالم بیداران نیست 

ffcc99;">تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری 

ffcc99;">ماهیان ندیده اند غیر از آب 

ffcc99;">پرس پرسان زهم كه آب كجاست 

ffcc99;">منبع : افلاكیان(خاطرات شهدای دانش آموز كردستان)