انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :بیمارستان روانی
نویسنده :سولماز19


 

800080;">برای ملاقات شخصی به یکی از بیمارستان های روانی رفتیم.
بیرون بیمارستان غلغله بود. چند نفر سر جای پارک  

800080;">ماشین دست به یقه بودند.  


800080;">چند راننده مسافرکش سر مسافر با هم دعوا داشتند 

800080;"> و بستگان همدیگر را مورد لطف  

800080;">قرار  می‏دارند

800080;">وارد حیاط بیمارستان که شدیم، دیدیم جایی است آرام  

800080;">و پردرخت. بیماران روی نیمکت‏ها نشسته بودند  

800080;">و با ملاقات کنندگان گفت‏وگو می‏کردند.

800080;">بیماری از کنار ما بلند شد و با کمال ادب گفت:  

800080;">من می‏روم روی نیمکت دیگری می‏نشینم که شما  

800080;">راحت‏تر بتوانید صحبت کنید.


800080;">پروانه زیبایی روی زمین نشسته بود. بیماری پروانه را  

800080;">نگاه می‏کرد

800080;"> و نگران بود که زیر پا له شود. 

800080;"> 
آمد آهسته پروانه را برداشت و کف دستش  

800080;">گذاشت تا پروازکندو برود.

800080;">ما بالاخره نفهمیدیم بیمارستان روانی  

800080;">این‏ور دیوار است  یا آن‏ور دیوار .