انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :*تفحص عشق*
نویسنده :حریم قدس



000000;">مادر شهیدی که می‌گفت: «30 سال است از پسرم بی‌خبرم»؛ مادر شهیدی که هر زنگ تلفن یا در قلبش را به تپش می‌انداخت، اسم احمد که می‌آمد، یاد آخرین حرف‌هایشان در آخرین اعزام می‌افتاد.


 


000000;">ـ مامان، من می‌روم و دیگر برنمی‌گردم.


 


000000;">ـ تو که همیشه همینو می‌گی اما برمی‌گردی!


 


000000;">ـ نه این دفعه مطمئنم برنمی‌گردم.


 


8b4513;">d3d3d3;">این مادر 30 سال انتظار کشید، نمی‌دانم چه حرف‌هایی را شبانه در گوش قاب عکس احمد زمزمه کرد که بالاخره احمد در ایام شهادت حضرت زهرا(س) به آغوش مادر بازگشت.