انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :مولا جان بیا که زندگی را از نو شروع کنیم
نویسنده :یگانه 313




لب روی لب می گذارم تا شاید صدایت را بشنوم

 چشم به ستاره ها بدوزم و آنها را یکی یکی با انگشتانم بشمارم ؛

مولا جان بیا که زندگی را از نو شروع کنیم

 بیا که می خواهم روی سرنوشت یک خط زرد بکشم

بیا که چشمهایم نمی توانند تاآن سوی افق را ببینند

 که نشانی از تو باشد .

ای یوسف زهرا(س) روز ها هر لحظه می گذرند

 اما از تو خبری نیست خوب ها کوچ کردند

 و گفتند که این دنیای فانی هیچ زیبایی ندارد

 این دنیا بدون ابا صالح هیچ است ؛

 پس بگو که اشک چشمانم را بر روی کدام تپه بریزم

 تا نشانی از تو بیاورد؟

بگو پا به کدام قله بگذارم که بتوانم دستانم

 را به سویت دراز کنم که برایم مژده آمدنت را بدهی

 و من به پرستوهای درحا ل کوچ خبر دهم

که باز گردید اباصالح دارد می آید ؛

آقا جان