گاهی که میرسم به تَهِ تَه ِخط گرفتاریهام همونجا که حرفی نمی مونه جز شکایت کردن چشمامـو میبندم و به بعضی آدمـهـای دیگر فکــر میکنم ...
به آدماے گرفـــتار تر، مـــریض تر، تنـــهاتر ... خدایا شکــــرت ...