انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :آهای دنیا ازت بیزارم ......اهای خدا کجایی؟.
نویسنده :یسنا


 


گاه در اوج امیدم،گاه در انتهای ناامیدی،گاه حس می کنم هیچ غمی ندارم،و گاه گویی تمام غمهای دنیا بر پشتم سنگینی می کند،گاه به تو نزدیکم در آغوشت آرام گرفته ام،و گاه انچنان دور که هر چه صدایت میکنم گویی نمی شنوی،گاه حس میکنم عزیزم و دوست داشتنی،و گاه ...

 

گاه حس می کنم چقدر دل دور و برم هست که دوستم دارد،و گاه تنهایی آنقدر تنگم می آورد که از همه چیز سیر می شوم،گاه شادی وجودم را پر می کند،و گاهی غمها چشمانم را خیس،این روزها به مانند پاندول ساعت می مانم،گاهی این طرف،گاهی آن طرف،گاهی در اوج مثبت،گاهی در اوج منفی،دستی می خواهم که مرا در نقطه تعادل نگه دارد


ff0000;">کسی هست؟دستی هست؟نه اگرم باشه نمیخوادباشه.افسوس

 

 


006400;">آهای دنیا ازت بیزارم ......اهای خدا کجایی؟... منو میبینی؟؟ ...صدامو میشنوی؟؟؟؟ دیگه خسته شدم به این ادما بگو از من فاصله بگیرن ....خدایا میشه من بیام پیش تو؟؟ خدا جون بود و نبود من که اینجا فرقی نمیکنه پس منو ببر پیش خودت....... خدا جون برام لالایی میگی ؟؟..میخوام بخوابم یه جوری که وقتی خوابیدم دیگه بیدار نشم... خدا جون داغونم فک نمیکنی این همه درد یکم زیاده؟؟؟ باور کن به دوش کشیدن این همه غصه برام خیلی سنگینه .... خدا جون جای زخمای روی قلبم خیلی درد میکنه ....... حالا تو بگو با این همه درد چیکار کنم ....


006400;">وااااااای چقدر خسته ام این بغض لعنتی و همیشگی هم گاهی منو تا مرز خفگی میکشونه خدا جون همیشه مواظبش باش.