یکی از دوستان ما میگفت چند سال پیش با زن
و یه فرزندم که شیرخواره بود از تهران راه
افتادیم بریم جمکران که تو راه ماشینمون خراب شد
، میگفت زدیم کنار و من پیاده شدم و دست
تکون میدادم برای این ماشینا ولی کسی نمیستاد
گفتم خدایا توی این سرما تو جاده چکار کنم ؟
، خودت یه فرجی بکن میگفت اومدم به خانمم گفتم
بچه رو بده بهم خانمم گفت بچه برای چی سرده
سرما میخوره ، گفتم تو بده خلاصه بچه رو گرفتم
و گفتم یا حسین این بچه مثل 6 ماهه خودت شیرخواره
به این رحم کن میگفت از ماشینم فاصله گرفتم و
بچه رو رو دست گرفتم میگفت بعد از لحظاتی
اولین ماشین ایستاد ، دومیش ایستاد سومیش ...
میگفت تعداد زیادی ماشین ایستادن گفتن
مشکلتون چیه گفت من فقط صدا میزدم
((یا حسین)) و
گریه میکردم ...
یه(( حاجیِ شش ماهه