انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :دارم یونجه می کارم!!!
نویسنده :روزهای سخت 01




کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، ثروتمندی مغروری به او رسید و با تکبر گفت:
.
.
.
بــــکار ؛
.
.
.
بکار که از تو کاشتن است وازما خــــوردن!
.
.
.
کشاورز نگاهی ب او انداخت و گفت: دارم یـــونجه میکارم!!! ^___^