انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :جامعه مجازي چيست؟
نویسنده :بلاغ مبین


«جامعه مجازي» قطعا جزء آن دسته از عباراتي است که در ادبيات مربوط به ارتباطات کامپيوتري بيش از همه از آن استفاده و شايد سوء‌استفاده شده است. 
اين امر نبايد باعث شگفتي باشد. مردم به طور روز‌افزون زندگي خود را در تماس با نظام‌هايي اشتراکي مي‌يابند که به هيچ وجه مستلزم نزديکي فيزيکي هم نيستند. 
در زماني که بسياري از اشکال جامعه «واقعي»، گه‌گاه به وسيله همان نيروهاي تکنولوژيکي-فرهنگي که فرهنگ اينترنت را ممکن مي‌سازند، مورد تهاجم قرار مي‌گيرند، فضايي باز براي چيزي مثل جامعه‌ روي شبکه‌هاي کامپيوتر پديد آمده است. 
هنگام پرداختن به ابزار مورد استفاده خود براي کاوش در فرهنگ اينترنت بايد حتی در مورد کلماتي که به کار مي‌بريم نگاهي انتقادي داشته باشيم. براي نمونه مفهوم «جامعه مجازي» را در نظر بگيريد. اين عبارت تا اندازه‌اي بيانگر پيش‌فرض‌هاي ما در مورد دو مفهوم جامعه (ظاهرا «واقعي») و تکنولوژي (پيش از هر چيز کامپيوتري) است و بر اساس همين پيش‌فرض‌هاست که عبارت مذکور معنا مي‌يابد. ديگر اين که بهتر است «جامعه مجازي» را عنصري جديد در صحنهفرهنگ بدانيم. 
حال مي‌پرسيم جامعه مجازي چيست؟ خيلي گذرا و سريع- يا «با سرعت نت»- مي‌توان گفت:

1- جامعه مجازي عبارت است از تجربه مشارکت در فضاي ارتباطات با ديگراني که ديده نمي‌شوند. جامعهمجازي مشارکت ديگران است در فهرست‌هاي پست الکترونيکي، همچون فيوچر‌کالچر يا سايبرمايند، که در هر ساعت روز سيل صدها پيام را به سوي صندوق پست الکترونيکي من سرازير مي‌کنند. جامعه مجازي جمعيتي است که در واقعيت مجازي متن‌محور گردهم مي‌آيد و دربارهنمايشگاه‌هاي هنري به بحث مي‌پردازد. جامعهمجازي نتيجه عمل نيمه‌اختياري و ارادي چک کردن آن ديگراني است که در همه نوع تريبون آن‌لاين شرکت مي‌کنند. جامعه مجازي مجموع تمام افرادي است که خود را چيزي شبيه شهروندان جايي مي‌پندارند که ما با کلماتي چون «سايبراسپيس» يا «نت» به آن اشاره مي‌کنيم. اين افراد شريک در آن ترفند گروهي‌اند که آن چيزي را توليد مي‌کند که ما دوست داريم «فرهنگ اينترنت» بناميمش.
 

2- جامعه مجازي براي من کار روزي چند ساعت است که دقيقه به دقيقه آن را حس مي‌کنم و از پيش از سپيده‌دم تا پاسي از شب براي آن برنامه مي‌ريزم. وقتي شب از خواب بيدار مي‌شوم، وقتي آب قهوه جوش مي‌آيد يا شير آب حمام باز است، و بين جلسات نمونه‌خواني و قرار ملاقات با دانشجويان به سراغ نت مي‌روم. يا اين که در حال انجام کاري ديگر به اينترنت وصل مي‌مانم. روزي يکي دو بار، براي مدتي طولاني‌تر به اينترنت وصل مي‌شوم تا ارتباط نزديک‌تر و واقعي‌تري با ديگران برقرار کنم، اما درمي‌يابم اين مدت کافي نيست. دوستان و همکارانم هم به نيازي مشابه به ارتباط بيشتر و طولاني‌تر اشاره مي‌کنند. جامعه مجازي همين کار و همين ارتباطات و همين نياز و همين غوطه‌ور شدن است. گاهي ارتباط همزمان است، و بيشتر اوقات غيرهمزمان و غالبا در تنهايي، نوعي لاس زدن متني که فقط گاهي به قصد رويارويي مستقيم صداها يا بدن‌ها انجام مي‌شود. اما بالاخره در يک نيمه‌شب زنگ تلفن خانه‌تان به صدا درمي‌آيد و صدايي نا‌آشنا اسم شما را به زبان مي‌آورد، يا نامه‌اي دريافت مي‌کنيد، يا اين که يکهو مي‌بينيد بليت هواپيما گرفته‌ايد تا يک هفته‌اي را در شهري دور سپري کنيد و شب‌ها را روي کاناپه خانه کسي بخوابيد که يک سال با او رابطه متني داشته‌ايد، اما هرگز «واقعا» آن طور که دوستان‌تان را مي‌بينيد او را نديده‌ايد.

3- جامعه مجازي توهم جامعه‌اي است که در آن نه آدمي واقعي هست و نه ارتباطي واقعي. جامعه مجازي اصطلاح مورد استفاده عشاق ايده‌آليست تکنولوژي است که درک نمي‌کنند امر موثق و معتبر را نمي‌توان به واسطه ابزارهاي تکنولوژيکي خلق کرد. جامعه مجازي ناديده گرفتن «ماهيت بشري» است که به نظر مي‌رسد اساسا منحرف باشد.

4- جامعه مجازي ضرورتا با کامپيوتر يا تکنولوژي‌هاي پيشرفته و پر زرق‌و‌برق پيوند ندارد. جامعه مجازي نقاشان پستي هم وجود دارد- افرادي که سيستم‌هاي پستي دنيا را مطابق با اهداف زيبا‌شناسانه و ايدئولوژيکي خود به کار مي‌گيرند.

5- جامعه مجازي شبيه‌سازي جامعه، ترجيحا با مقدار زيادي سنت و مقدار بسيار کمي آشفتگي است.

6- جامعه مجازي مردمي است که در سراسر دنيا دور تلويزيون‌هاي‌شان گردهم مي‌آيند تا مسابقات جام جهاني فوتبال را تماشا کنند.

7- جامعه مجازي باغ و بوستان درون ماشين است که در آن ارزش‌هاي دموکراتيک مي‌توانند در نوعي رنسانس سايبر-جفرسوني رونق و شکوفايي داشته باشند. ما رانده‌شده به درون نوع جديدي از برهوت و فراتر از مرزهاي الکترونيکي بار ديگر ياد مي‌گيريم به خود متکي باشيم و در عين حال به يکديگر احترام بگذاريم. ما توسعه را با نزديکي سازگار خواهيم کرد و ارزش‌هاي سرمايه‌داري را با «ارزش‌هاي خانوادگي».