سکوت شب
شب آنقدرها که نیز همه میگویند ساکت نیست
من صدای آرزوهای تمام انسان هایی که
درشب قدم زده اند وآرزوهاشان رادردل خودپژواک کرده اند می شنوم...
من صدای خفتگان درخاک راکه آرزوهابرسرداشتند می شنوم...
شب آرامش ندارد شب است ویک دنیا تاریکی
شب است ویک دنیا هیاهو یک دنیا وحشت
ستارگان آسمان نیز دیگر چشمک نمیزنند آن هادرپشت ابرها ی تیره مخفی گشته اند...