انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :امید...
نویسنده :کاربر حذف شده 2750


بار دیگر مخاطبم شدی٬ و دیگر بار همچو هر بار حرف های تکراری٬ با همان حالات چهره و مظلوم نمایی٬ وه که چه صبری داری و چه تحملی٬ از این تکرار ها و بارها نه خسته می شوی و نه ملول هر چند هر بار دلشکسته تر از قبل و شاید البته شاید ناامیدتر... .
کاش نا امید نشوی از من که دل به امید تو دارم و زنده دلی را مدیون دعایت می دانم.
اگر نبود دعایت و استغفار و طلب بخششت برای همچو منی٬ نشستن و مخاطب ساختنت کجا و من با این حال نزار کجا؟!
اگر نبود امیدت و اگر نبود خواستنت و طلب کردنت٬ دل و قلب و روح افسرده ی من پژمرده می شد و گرد و خاک بر جای جای آن می نشست و این قلب می شد قبر؛ سرد و تاریک و بی فروغ.
چه اکسیری است این امید و چه حیات بخش است این دعا٬ که نه جسم بلکه جان را دمادم حیات می بخشد.
نه راه را اشتباهی آمده ام و نه در خانه ی غریبه و ناآشنا زده ام.
دعا کن که به دعای تو سخت محتاجم٬ تنگدستی که به تکدی استغفارت در زده ام و به خواهش و التماس نشسته ام و دست نیاز دراز کرده ام.
دعا کن که دعای تو می گیرد و به اجابت می رسد... .