انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :درس تاریخ-عبدالله بن عمر
نویسنده :ابن حسن


#درس_تاریخ
#صحابه
#عبدالله_بن_عمر
1
عبدالله بن عمر پس از عثمان با #اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نكرد. على رغم بيعت همگانى با اميرالمؤمنين عليه السلام، عبداللَّه بن عمر به همراه زيد بن ثابت و حسان بن ثابت از بيعت با اميرالمؤمنين عليه السلام ابا كردند. امّا در مدارك متعددى آمده است كه عبداللَّه بن عمر از عدم بيعت با اميرالمؤمنين عليه السلام تأسف مى‏خورد و آرزو مى‏كرد اى كاش با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت مى‏كردم و در ركاب ايشان با معاويه مى‏جنگيدم. «1»
علاوه بر اين كه عبداللَّه بن عمر از بيعت با اميرالمؤمنين عليه السلام ابا كرد، در طول حيات خود با افرادى مثل معاويه، يزيد بن معاويه، عبدالملك بن مروان و حجاج بن يوسف 📍بيعت كرد.
معاويه در حيات خود براى يزيد بيعت مى‏گرفت. وى كسانى را كه حاضر به بيعت با يزيد نبودند، از بين برد و عده‏اى را هم براى واداشتن به بيعت با يزيد تطميع كرد. «2»
به عنوان مثال او امام حسن مجتبى عليه السلام و سعد بن ابى وقاص «3» عبدالرحمان بن خالد بن وليد، «4» را مسموم كرد. اهالى شام پس از معاويه خواستار حكومت عبدالرحمان بن خالد بودند لذا چنان چه او مى‏ماند با يزيد معارضه مى‏كرد.
عبدالرحمان بن ابى‏بكر را نيز به قتل تهديد كرد و چيزى از آن تهديد نگذشته‏ بود كه عبدالرحمان مرد. «5» چرا كه عبدالرحمان نيز درباره جانشينى يزيد مخالفت مى‏نمود.
ابن أعثم مى‏نويسد: مروان بن حكم در خطبه‏اى گفت: معاويه فرزندش يزيد را جانشين خود قرار داده و خير امّت در اين است:
فقام عبدالرحمن بن أبي بكر فقال: كذبت، واللَّه يا مروان! وكذب معاوية، ما الخير أردتما لأمّة محمّد، ولكنكم تريدون أن تجعلوها هرقليّة، كلّما مات هرقل قام هرقل؛ «6»

🔺عبدالرحمان بن ابى‏بكر برخاست و گفت: سوگند به خدا اى مروان! دروغ گفتى، و معاويه [نيز] دروغ گفت، شما خيرخواه امّت محمّد نيستيد، شما مى‏خواهيد خلافت را [به سان پادشاهان يونان‏] سلطنتى كنيد، هر شاهى كه بميرد بعد از او شاه ديگر بيايد!
عبداللَّه بن زبير هم آرزوى خلافت داشت.

در نتيجه وجود افراد سرشناسى كه حاضر به بيعت با يزيد نبودند مشكلاتى را براى يزيد به بار مى‏آورد. لذا معاويه ابتدا آن‏ها را تطميع مى‏كرد و در صورتى كه اين كار هم ثمربخش نمى‏شد دست به ترور آن‏ها مى‏زد. #عبدالله_بن_عمر يكى از اشخاص بود كه از معاويه #حق_السكوت گرفت و با يزيد بيعت كرد.

ابن حجر عسقلانى در فتح البارى مى‏نويسد:
إن معاوية أراد ابن عمر على أن يبايع ليزيد، فأبى وقال لا ابايع لأميرين، فأرسل إليه معاوية بمأة ألف درهم فأخذها فدسّ إليه رجلًا فقال له: ما يمنعك أن تبايع؟ فقال إن ذاك لذلك يعنى عطاء ذلك المال لأجل وقوع المبايعة، إن ديني عندي إذاً لرخيص، فلما مات معاوية كتب ابن عمر إلى يزيد ببيعته؛ «7»
🔻معاويه مى‏خواست كه فرزند عمر با يزيد بيعت كند، پس او ابا كرد و گفت: با دو امير بيعت نمى‏كنم؛ معاويه صد هزار درهم براى او فرستاد. پس او گرفت، بعد مردى را به جاسوسى فرستاد و به او گفت: چه چيز تو را از بيعت كردن منع مى‏نمود. پس [ابن عمر در پاسخ‏] گفت: همانا اين براى آن بود، ♦️يعنى رسيدن به اين مال در مقابل بيعت كردن است، همانا دين من در نزد من ارزان است، پس وقتى معاويه مُرد، براى بيعت با يزيد [نامه‏اى‏] نوشت.

بخارى مى‏نويسد:
لمّا خلع أهل المدينة يزيد بن معاوية، جمع ابن عمر حشمه وولده فقال:
إني سمعت النبي صلّى اللَّه عليه وآله يقول: ينصب لكلّ غادر لواء يوم القيامة، وإنا قد بايعنا هذا الرجل على بيع اللَّه ورسوله، وإني لا أعلم غدراً أعظم من أن يبايع رجل على بيع اللَّه ورسوله، ثم ينصب له القتال، وإني لا أعلم أحداً منكم خلعه ولا تابع في هذا الأمر إلّاكانت الفيصل بيني وبينه؛ «8»
وقتى مردم مدينه يزيد بن معاويه را خلع كردند، #ابن_عمر خادمان و فرزندانش را جمع كرد و گفت: من از پيامبر صلى اللَّه عليه وآله شنيدم كه مى‏گفت: براى هر خيانت كننده‏اى در قيامت پرچمى هست و ما با اين مرد (يعنى يزيد) بر بيعت خدا و رسولش بيعت كرده‏ايم و من خيانتى بالاتر از اين نمى‏شناسم كه كسى براساس بيعت خدا و رسولش با مردى بيعت كند سپس با او بجنگد و اگر من بدانم كه‏ احدى از شما يزيد را خلع و در اين امر با ديگرى بيعت كرده اين موضوع موجب جدايى و فاصله بين من او خواهد بود.
🖇ادامه دارد ...

#کتاب_جواهر_الكلام_في_معرفة_الإمامة_والإمام، جلد‏1، صفحه 238
#اثر_ارزشمند_آیت_الله_سیدعلی_حسینی_میلانی
🔖https://t.me/joinchat/AAAAADvZDjmDp3FIkLTIvA