انجمن یاران منتظر
عنوان موضوع :دلنوشته یک پدر برای فرزندش
نویسنده :حسنعلی ابراهیمی سعید


پسرم !

وقتی هواپیمای تو در قعر خلیج فارس آرام گرفت

وقتی در ناو سهند و جوشن زنده زنده در آتش می سوختی

وقتی در خرمشهر طلائیه فکه سومار مهران تکه تکه می شدی

من کنارت بودم !

من صدایت می زدم!

تو زنده ای پسرم!

من خمیده ام

اما استوار می ایستم

که مردانه جنگیدی

این خاک تو را پرورش داد

این خاک تو را در آغوش گرفت

پسرم هنوز دیده به در دوختم

روزی که برمیگردی


من بخاطر تو زنده ام

که قامت رعنای تو را

دوباره بر در ببینم




پدرت )) ))