008000;">جلسه چهارم

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله الذي جعل الحمد مفتاحاً لذکره و سببا للمزيد من فضله و دليلاً علي آلائه و عظمته ثم الصلاة
و السلام علي سيدنا و نبينا أبي القاسم محمد صلّي الله عليه و علي أهل بيته الطيبين الطاهرين المعصومين المکرمين
و اللعنة الدائمة علي أعدائهم أجمعين إلي يوم الدين

قبل از اينكه سوالات را مطرح كنم و جلسه را شروع كنم  نكته اي
خيلي روي بنده تاثير گذاشت چون لحظاتي شرف حضور در دعا و مناجات را داشتم
چه روحاني و عجب عميق است و وقتي  به واقع انسان به اين
مباني و مفاهيم ناب خود را گره ميزند و انگاه چشمي كه نابينا
و كور است و در همه هم وجود دارد  در من و شما و همه اين چشم نابينا
و تاريك ، روشن شده و شروع به سير و ديدن ميكند و چه زيبايي هاي را كه در مي يابد
والبته انكه به شناخت بالا تري رسيده انكه تزكيه بيشتري دارد
انكه بنده خوب و تسليمي حقيقي بوده با اين نسبت بيشتر
عمق اين زيبايي را ميبند و درك ميكند و حس هم ميكند اين خيلي مهمه
حس هم ميكند لذا سروران ارجمند اينجا لازم است كه خودم و شما را توصيه
كنم به ورع و تقواي الهي وتقرب هر چه بيشتر به در گاه ايزد منان تا ان چشم كه
عرض كردم كليدش باز شود و ببيند اين همه زيبايي ها را
 
خوب هانگونه كه مستحضر هستيد سلسله مباحث مهدوي را با هم شروع كرده
و با ياري خدا و اهل بيت اطهار عليه السلام و عنايات خاصه حضرت ولي عصر عج
پيش ميبريم و اندك تغييري در ارائه جلسات داديم كه ابتدا بنده سوال يا سوالاتي
مطرح ميكنم تا دوستان نظري يا مطلبي دارند بفرمايند سپس
جلسه را اغاز ميكنيم و پاسخ به سوالات هم در مطالب بنده است
در جلسات گذشته به بخشي از ميلاد و شبهات مربوطه پرداختيم و در اين جلسه به
زاويه ديگري از مباحث مهدوي خواهيم پرداخت و در اين جلسه يك سوال داريم
انتظار چيست
تا حالا تشنه شده ايد انسان تشنه در پي اب است و بايد اب بيابد اب موجب
سلامتي و حيات و زندگي انسان تشنه است بدون اب  تلف ميشود
احساس انتظار شبيه به احساس تشنگي است البته جنس يكي نيست اما فرايند راه يكي است
احساس تشنگي انسان را به اب ميرساند در صورتي كه مسير رسيدن به اب را بشناسد راه را بداند
و اب سالم را از اب الوده بفهمد
و احساس انتظار انسان صاحب نظر و با بصيرت ودين مدار را به سرچشمه انتظار
يعني حجت خدا نزديك ميكند
حس تشنگي مثل حس انتظار است انكه تشنه نيست اب را نميابد اصلا اب به دردش
نميخورد اما اين تشنه است كه در پي اب و براي رسيدن به اب در تلاش است
بله انسان ي كه تشته نيست حس تشنگي ندارد ، اب هم باشد اصلا تملم دنيا اب ، بهترين و گوارا ترين اب
او نيازي ندارد ، به چه دردش ميخورد حالا انتظار را در اين تناسب قرار دهيد كسي كه منتظر نيست
حس انتظار ندارد سرچشمه نور الهي هم در كنارش باشد ،حجت خدا باشد
تاثيري ندارد
مگر نبود مگر وجود نازنين رسول الله نبود اعراب جاهل چيكار كردند با رها
تا جايي بي ادب و گستاخ بودند كه سر مبارك ايشان را شكستند
مگر امير مومنان ع نبود اين وجود نازنين به فرموده پيامبر اكرم ص دروازه شهر علم
چي شد امام مجتبي ع ، سيدالشهدا  عليه السلام نمونه مشخص اين موضوع است
كه منتظر بايد باشد منتظر حقيقي ، منتظر واقعي
حجت خدا در كنار انها بود اما چون منتظر نبودند بي فايده چه بسا
بر ايشان شمشير كشيدند فرق شكافتند ،جگر پاره كردند ،سر از تن جدا كردتد ،دست بريدند
بله يادمه در مقاله اي خوندم كه چنين ميگفت لطفا دقت بفرماييد
انتظار از جنس فردا است
و احساس انتظار  از جنس فردايي شدن
و اقوام انتظار اهالي فردايند
سروران بياييد تا فردايي شويم بياييد تا منتظر شويم بياييد تا عشيره انتظار شويم و اهالي فردا
بله كسي كه منتظر نيست مثل كسي كه تشنه نيست خدا همه ما را منتظر واقعي
و سيراب چشمه منور وگواراي انتظار بگرداند
نبايد اين پا و اون پا كرد  نبايد بي خيال بود چرا برخي كم اهميت  هستند
اين ضد انتظار است بايد بلند شيم بگيم بسم الله ما منتظريم
و شيوه انتظار در پيش بگيريم منتظر بشيم بنده خوب خدا باشيم
بگم دوستان اولين مرتبه انتظار بندگي خدا است كه البته ان هم مراتبي داره
و حتما در جلسات اينده اين مراتب را مفصل عرض ميكنم
اگر كسي در ترديد است خارج بشه يقين ، يقين از مباحث مهدوي سرشار شويد
و در دل يقين ، يقين ، يقين انگاه اين نشاط انتظار سستي و كجي ها را پاك ميكنه
انسان را در رودخانه عبادت ناب قرار ميده و همراه ميكنه
در مسير انتظار قرار گرفتن و هم مسير انتظار شدن انسان را صاحب نظر ميكنه
مگر انتظار چي ميخواد مگر انتظار چي ميگه اقا اصلا ساده ميگم
انتظار ميگه تجاوز نكن، خيانت نكن  در يك كلمه خطا نكن گناه نكن حق كسي رو ضايع نكن
دروغ نگو ، تهمت نزن ، تكاليفت رو انجام بده محرمات را ترك كن خوب اگر ما اينها را رعايت كرديم
به خدا نزديك شديم بنده خوبي شديم معرفت پيدا كرديم پاك شديم
حالا ميتونيم بگيم يا ولي الله يا حجت الله و يا مولانا يا ابا صالج المهدي
من منتظرم اقا  ، مولاي من تويي اقا در نتيجه در يك كلام مولايي بشيم انتظار يعني مولايي شدن
خزان ز راه می رسد ، جوانه پیر می شود
نَفَس چه زود می رود ، بیا که دیر می شود
 
شب است و باد می وزد ، چگونه صبح می کنی؟
دلم چه شور می زند ؛ به غم اسیر می شود
 
چه راه ها که بی عبور تو غبار می خورد
چه دشت ها که بی حضور تو کویر می شود
 
همیشه در تخیلم ز شوقِ وصل ، خُــــرّمم
نگو ز هجر با دلم ، بهانه گیر می شود
 
اگر نیایی ای بهار آرزوی فاطمه !
مرام تازیانه خدشه ناپذیر می شود
 
که گفت زود می رسی ؟ "چه دیر زود می شود!"
نَفَس نمانده زود باش ! بیا که دیر می شود...