السلام علیک یا امام الرئوف!
سلام بر تو که مهربانی هایت از شمار زائران انبوهت بسیار بیشتر است.
امروز سلام اشکبار ما با سوختن اباصلت همراه شده است..
آقا جونم ماه صفر هم داره تموم میشه و خاتمه ی این ماه به عزا نشستن عاشقاته.
چقد دلم میگرفت وقتی پیاده روی زائرای کربلا رو میدیدم که با جون و دل خوشونو میرسوندن بین الحرمین ولی حالا دارم غبطه میخورم به حال زائرات که توی این سرما برف و بارون و بیخیال میشن و واسه رسیدن به حرمت دست و پا میزنن..چقد من بی لیاقتم آقا..میدونم بی لیاقتم میدونم هنوز اونجور که تو دوست داری آدم نشدم اونجور که باید باشم نیستم وگرنه میزاشتی منم با زائرای پیادت قاطی بشمو پاهام واسه رسیدن بهت زخمی بشه...میزاشتی بیام تا بلرزم از سرما و بی طاقت بشم ولی بازم به عشق خودت نفس نفس بزنمو بیام تا به اینجور زیارتم ببالمو بگم این زیارتم قبوله...
به هر حال جز زائرای روز شهادت نیستم که بیامو خیره بشم به گنبدتو بگم امام رضا جان مادر به غم نشستت ادرکــــنی ...اینجاس که باید بگم ای کاش مجاورت بودمو تا اراده میکردم می اومدم حرمت و وقتی برمیگشتم خونه پنجره ی خونمو که رو به گنبدت باز میشه رو باز میکردمو شمعی واسه غربتت روشن میکردم...حالا که نیستم قول میدم شب شام غریبانت واست شمع روشن کنم..الهی زینب فدای غربتت بشه...میدونم با این جمعیت و این بارگاه منور و بهشتی غربت کلمه ی قشنگی واست نیست ولی میگن هرکسی دور از مادرش باشه غریبه..پس امام رضا جان مادرت نگاه کن به دل گرفتارایی که چشمشون به مهربونیت خیره مونده..مخصوص حواست به یه مامان منتظر باشه که خیلی نیست پیداش کردمو بعضی اوقات به اینجا سر میزنه و خیلی محتاج نگاه مهربونته..آقا راضی بشی خدا هم راضی میشه پس بسم الله..
یکشنبه با آجی زهرا میرم سونوگرافی..واسه اولین بار میخواد صدای تپش قلب فرشته کوچولوشو گوش کنه ازت میخوام حافظ همه ی فرشته های توی راه باشی حواست به نی نی آجیم باشه..
مرغ دلم شور و نوا می کند
ذکر علی بن موسی الرضا می کند
می پرد و می رود از سینه ام
آه که عشق تو چه ها می کند