آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
خطبه سلونی قبل ان تفقدونی
سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۵۹ بعد از ظهر
[#1]
|
||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34681
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6056
|
هفتم : يا علي ، به من بگو الان جبرئيل امين در کجاست ؟
اميرالمومنين يک نگاه به آسمان کرد و يک نگاه به سمت راست و نگاه به سمت چپ و نگاه به پشت سر. فرمود : تمام آفرينش را نگريستم ، جبرئيل را نديدم . جبرئيل بايد خودت باشي . ناگهان جمعيت ديدند اين سوال کننده از وسط جمعيت خارج شد . فهميدند او خود جبرئيل امين بود . هشتم : يا علي ، اگر سگي با گوسفندي مقاربت کردند ، بچه اي متولد شد ، اين بچه حکم سگ را دارد يا حکم گوسفند را ؟ توضيح بيشتر: ابن ابي الحديد وقتي به اينجا رسيد ، تاسف ميخورد . ميگويد اي کاش آن شب در پاي خطبه سلوني علي بن ابي طالب انسانهاي فهيم و فرهيخته اي حضور ميداشتند که سوالات عميق علمي و حکمي از محضر مولا مي پرسيدند تا پاسخ مولا براي ما آيندگان بماند ولي افسوس ... بعضي آدمهايي که پاي خطبهي سلوني مولا علي نشسته بودند ، آدمهاي عوام ِ کم سوادي بودند که سوالات شان از اين نوع بود که چنين سوالي کردند !! مولا علي (عليه السلام) اين سوال را هم بي پاسخ نگذاشتند ... فرمود : برويد ببينيد اين بچه علف مي خورد يا استخوان مي چرد ؟ اگر علف مي خورد ، گوسفند است و اگر استخوان مي چرد ، سگ است. سائل بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي مي بينيم علف ميخورد ، گاهي استخوان مي چرد . فرمود : برويد ببينيد آيا مانند گوسفند مينشيند يا مانند سگ ؟ سائل بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي مانند گوسفند مينشيند و گاهي مانند سگ . توضيح بيشتر: همانطور که مي دانيد گوسفند روي شکم مينشيند و سگ روي نشيمنگاهش . فرمود : برويد ببينيد آيا مانند گوسفند آب مينوشد يا مانند سگ آب مي خورد ؟ سائل باز هم گفت : گاهي مانند گوسفند آب مينوشد و گاهي هم مانند سگ آب مي خورد . فرمود : برويد ببينيد آيا مانند گوسفند بول ميکند يا مانند سگ ؟ سائل باز هم بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي مانند گوسفند بول ميکند و گاهي مانند سگ . فرمود : برويد ببينيد آيا در اول و وسط گله راه مي رود يا آخر گله ؟ اگر اول و وسط گله راه مي رود گوسفند است ، اگر آخر گله راه مي رود سگ است. سائل باز هم بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي اول ، گاهي وسط ، گاهي هم آخر گله راه مي رود . فرمود : پس او را بکشيد ، اگر شکمبه دارد ، گوسفند است و اگر شکمبه ندارد ، سگ است . توضيح بيشتر: جناب جرج جرداق مسيحي در کتاب " امام علي صوت العدالة الانسانية " مي گويد : اي شيعيان ، افتخار کنيد به چنين پيشوايي . کدام رهبر را در تاريخ بشر سراغ داريد ، در هر زمينه اي از او پرسيده باشند ، بي درنگ پاسخ داده باشد ؟ ... اي روزگار ، تو را چه شده است ؟ اي کاش تمام ثروت ها و سرمايه هاي خود را بسيج مي کردي تا در هر قرني ، يک علي تحويل جامعه ي بشريت ميدادي . کمبود جامعه ي بشري ما ، وجود يک پيشوايي به نام علي بن ابي طالب است . و در پايان مي گويد : مي دانيد چرا علي را در محراب عبادت سر شکافتند ؟ علي را از شدت عدالتش کشتند !!!! و او تنها پيشواي عادل تاريخ بشر است که از شدت عدلش کشته شد نه از شدت ظلمش . نهم : چه کنيم تا مشکلات زندگي در نظر ما کوچک آيد ؟ اميرالمومنين پنج نکته را در ارتباط با اين سوال بيان فرمودند: 1 . هرگاه يک مصيبت و مشکلي در زندگي شما پديد آمد ، شما مشکل بزرگتر از آن را در ذهن خودتان مجسم کنيد و به خود بگوييد اگر به جاي اين مشکل وارده ، آن مشکل بزرگتر بر سر من فرود مي آمد ، چه ميشد؟ اگر مشکل بزرگتر را در ذهن مجسم کنيد ، تحمل اين مشکلي که بر سر شما وارد شد ، بر شما آسان خواهد شد . توضيح بيشتر: مثلا اگر خدايي نکرده در يک حادثه اي دست کسي شکست ، اين شکسته شدن دست را اگر بخواهيم تحمل کنيم ، در ذهن مان تجسم کنيم که اگر در اين حادثه علاوه بر دست من ، پا و سر و گردن و کمرم مي شکست ، چه ميشد؟ وقتي آن مصيبت بزرگ تر را در ذهن مجسم کرديد ، اين مصيبت وارده تحملش آسان خواهد شد . 2 . رنج يک مصيبت را بر گذر زمان پخش کنيد ، تقسيم و توزيع کنيد . توضيح بيشتر: پخش نمودن رنج يک مصيبت بر گذر زمان معنايش چيست ؟ به اين معني ست که غم و غصه هاي ديروز زندگي تان ، براي ديروز بود ، تمام شد و رفت! غم و غصه هاي فردا هم براي فرداست که هنوز نيامده ، و اصلا معلوم نيست شمافردايي داشته باشيد يا نه ، پس براي امروز شما ، غم و غصه هاي همين امروز کافي ست3 . باور کنيد که رنج و غم و مشکل زندگي پايان پذير است . هيچ غم و غصه اي براي هميشه در زندگي شما باقي نميماند . هر مشکلي يک مدت زماني دارد . تا يک مدتي در زندگي شما مي ماند ، ماموريت خود را به انجام مي رساند ، به اهداف خودش دست پيدا ميکند و بعد زندگي شما را ترک خواهد گفت . مشکلات پايان پذير است4 . آنچه بود و رفت ، مثل آن که نبود . توضيح بيشتر: خيلي وقتها غصه هاي ما بابت چيزهايي ست که به دست آورديم ، بعد از دست ما رفت و مينشينيم و غصه ميخوريم . مولا ميفرمايند اين هم غصه خوردن ندارد ، چون آنچه بود و رفت ، مثل اينکه از اول آن را نداشتيد ، خلاص !! 5 . آنچه به دست نيامد ، مثل آن که بود و رفت . توضيح بيشتر: خيلي وقت ها غم و غصه هاي ما بابت چيزهايي ست که سعي کرديم آن را به دست بياوريم ، ولي به دست نيامد . مي نشينيم و غصه اش را مي خوريم . اين هم غصه خوردن ندارد چون آنچه به دست نيامد ، مثل آن که بود و رفت . سوال کننده نهم هم ، جواب سوال خود را گرفت و نشست . دهم : يا علي ، غذاي روح انسان کدام است ؟ اميرالمومنين فرمود : سه چيز است ؛ 1 . ذکري که از زبان تان عبور نمايد و به قلب شما راه پيدا کند. 2 . توبه اي که نصوح باشد يعني انسان ديگر به آن گناه بازگشت ننمايد. 3 . موعظه اي که بر جان بنشيند و قلب آدم را زير و رو کند . سائل دهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست . يازدهم يا علي ، به من بگو خداوند چند قوه در وجود انسان قرار داد ؟ قواي وجودي انسان کدامند ؟ اميرالمومنين فرمود : چهار قوه ؛ 1 . قوهي عاقله ، که بزرگترين سرمايه اي ست که خدا در اختيار بشر قرار داد. 2 . قوهي حافظه ، که سبب ميشود آنچه را فرا ميگيريد ، در ذهن و دلتان حفظ شود . اگر خدا اين قوهي حافظه را به شما نميداد شما اسم تان را فراموش ميکرديد ، آدرس خانه تان از يادتان مي رفت و راه را گم ميکرديد . 3 . قوهي عاطفه ، خدا اين سرمايه را به ما داده که به کمک اين سرمايه آنچه را براي خود مي خواهيم ، براي ديگران هم بخواهيم و آنچه را براي خود نمي پسنديم ، براي ديگران هم نپسنديم و به ديگران مهر بورزيم. 4 . قوهي وجدان ، امکان ندارد انسان فرمان وجدان را زير پا بگذارد مگر اينکه گرفتار تلخي عذاب وجدان خواهد شد . اين سوال کننده يازدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست . |
||
|