آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
♦*♦*♦ یا لیتنی(ای کاش) های قــــرآن ♦*♦*♦
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۳ ۱۱:۴۲ بعد از ظهر
[#1]
|
||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
آیه 42 سوره مبارکه کهف میباشد. «وَ أُحِیطَ به ثمرهِ فَأَصبَحَ یُقَلّبُ کَفَّیهِ عَلی ما أَنفَقَ فِیها وَ هِیَ خاوِیَۀٌ عَلی عُرُوشِها وَ یَقُولُ یا لَیتَنِی لَم أَشرِک بِربِّی أَحَداً». «بالاخره مورد غضب قرار گرفت و میوههایش نابود شد، پس چنان شد که کف دستها را از تأسف بر آنچه در راه آن هزینه کرده پشت و رو میکرد؛ در حالی که دیوارهای باغ بر روی داربست تاکها فرو ریخته بود و مرتب میگفت: ای کاش کسی را شریک پروردگار خود نمیساختم؛ وای بر من که از روی غفلت، خودم و اسباب ظاهری را مؤثرتر از خدا دیدم». شرح واژگان: أحیط (حوط) : احاطه گردید، فرا گرفت. کفّیه: دو کف دست. یقلّب کفّیه علی ما أنفق: در حالی که دستهایش را برهم میزد. خاویه (خوَی) : فرو افتاده. عروش (عرش) : سقف، داربست. شرح و توضیح آیه: در مطالب گذشته بیان شد که دنیاپرستان همواره سعی دارند از مؤمنان که تهیدستند و عنوانهای اجتماعی چشم پرکن ندارند، فاصله بگیرند که قرآن سرنوشت تلخ اخروی آنان را بیان کرده و میفرماید: «دنیاداران متکبّر به مؤمنان به دیده تحقیر و تمسخر مینگرند، عاقبت شومی دارند و ما برای این ستمگران آتشی فراهم کردهایم که پردههایش آنها را از هر سو احاطه کرده است».4 " سرادق"، سراپرده و خیمه ای است که همه چیز را در بر میگیرد ولی در قرآن مراد از آن دیواری از آتش است که آنها را احاطه میکند یا دودی از آتش که همه را فرا میگیرد. جمله " یا لیتنی لن أشرک بربّی أحداً"، از مجادله دو برادر یا دو همسایه شروع میشود که یکی از آنها دو باغ بزرگ داشت و بر همسایه فقیر خود فخر میفروخت. آیه شریفه میفرماید: «ای پیامبر (ص)، داستان آن دو مـرد را به عنوان نمونه ای عبرت انگیـز برای مردم بیان کن برای یکی از آنها دو باغ با انواع انگورها داده بودیم و اطراف آن را با درختان نخل پوشانـده و در میان این دو باغ زمیـن زراعت پر برکتی فراهم کرده بودیم».5 صاحب باغ رو به دوست خود کرده و میگوید: «من از نظر ثروت از تو برترم و آبرویم بیشتر و نفراتم افزونتر است».6 خداوند در آیه بعد میفرماید: «رفیق مؤمن بعد از اشاره به توحید و شرک او را مورد سرزنش قرار داده و میگوید: چرا هنگامی که وارد باغ خود شدی نگفتی هیچ قدرتی نیست جز از ناحیه خداوند قادر. آنگاه اضافه میکند: اگر میبینی از نظر مال و فرزند از تو کمترم مهم نیست، چرا که خداوند میتواند بهتر از باغ تو به من عنایت فرماید. از کجا معلوم؟ شاید صاعقه ای از آسمان بر باغ تو فرو آید و در مدتی کوتاه این سرزمین سبز و خرم را به سرزمینی بی گیاه و لغزنده تبدیل کند...». بدین ترتیب قرآن کریم به آن مغرور متکبر دنیاپرست (و همه دنیا دوستان و آنان که به مال دنیا متکی هستند) هشدار داده و میگوید: این تکیه گاه تو آسیب پذیر بوده و اعتباری ندارد. در طول تاریخ خاطر جمع شدن به مال و مقام و عناوین دنیوی بسیاری را در غفلت و نسیان غرق کرده و امروزه نیز مشاهده میکنیم هنگامی که دنیا به انسانهای کم ظرفیت رو میکند، خدا و دین و انسانیت را فراموش کرده و ...سرانجام گفتگوی دو نفر به نتیجه نرسید. به سبب کفر و شرک و غرور صاحب باغ، شبانه صاعقه یا طوفانی باغ پرطراوت و درختان به ثمر نشسته وی را درهم کوبید. صبحگاهان، وقتی صاحب باغ به سراغ باغ و محصولاتش رسید با منـظره ای وحشتناک روبرو شد؛ دهانش از تعجب بازمانـد و از روی پشیمانـی دست روی دست زده و گفته های کفرآمیز خود را به یاد میآورد و میگفت: «ای کاش احدی را شریک پروردگار خور قرار نمیدادم و به مال دنیا در مقابل خدا اعتماد نمیکردم». همان طور که ملاحظه میشود علت یالیتنی در این آیه نیز بی خردی و سرمستی است. علت غفلت و بی خردی یک انسان که سرانجام منجر به آه و افسوس میشود، چیست؟ امیرمومنان علی (ع) در روایتی بدین سؤال به زیبایی پاسخ میدهند. ایشان میفرمایند: «از پنج مستی که انسان را بی خرد میکند دوری کنید: سکر مال، قدرت، علم، جوانی و مدح».7 حضرت در این روایت میفرمایند: این عوامل (مال و قدرت و ...) باعث توقف عقل و عدم رشد و نمو خرد انسان میگردد، که امام به عنوان "سُکر" از آن یاد میکنند. همین داستان عبرت آموز سکر مال و ثروت را تذکر داده که ای بندگان خدا با مال و ثروتی که بدست میآورید به خود نبالید که روزی نرسد تأسف و حسرت و افسوس دامن گیرتان شود. سکر قدرت نیز از عوامل ایجاد یالیتنی است. نمونه بارز سکر قدرت و مقام قارون میباشد 8 . مال و ثروت از عوامل یالیتنی است، اما نه هر ثروتی، بلکه ثروتی که از حد عقلانی فراتر رود و انسان را مست و غافل کند. در پایان آیه خداوند میفرماید: «هُنالِکَ الوِلایَۀُ للّهِ الحَقُ هُوَ خَیرُ ثَوابَاً وَ خَیرُ عَقَباً».9 اینجاست که به روشنی ثابت میشود ولایت و قدرت مخصوص خداوند متعال و مدّبر است. ............ 4. « ... إنّا أعتدنا للظالمین ناراً أحاط بهم سرادقها ... »؛ الکهف، آیه 29.. 5.واضرب لهم مثلاً رجلین جعلنا لأحدهما جنّتین من أعنابٍ و حففناهما بنخل و جعلنا بینهما زرعاً»؛ الکهف، آیه 32.. 6. «وَ کانَ لَه ثَمَرَ فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ یُحاوِرُهُ أَنَا أَکثَرُ مِنکَ مالاً وَ أَعَزَّ نَفَراً». همان، آیه 34. 7.مجلسی، محمد باقر، ص 227 8.القصص/ آیات 76 تا 81. 9. الکهف/ 44 |
||
|