آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
ابابکر صدیق است ؟!!!! یا علی ؟
یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۴۷ بعد از ظهر
[#3]
|
||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
از "عبد اللَّه بن عباس" چنين نقل شده: كه روزى در كنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول پيامبر (صلي الله عليه و آله) حديث نقل مىكرد، ناگهان مردى كه عمامهاى بر سر داشت و صورت خود را پوشانيده بود نزديك آمد و هر مرتبه كه ابن عباس از پيغمبر اسلام (صلي الله عليه و آله) حديث نقل ميكرد او نيز با جمله" قال رسول اللَّه" حديث ديگرى از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل مىنمود. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفى كند، او صورت خود را گشود و صدا زد اى مردم! هر كس مرا نمىشناسد بداند من ابوذر غفارى هستم با اين گوشهاى خودم از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شنيدم، و اگر دروغ مىگويم هر دو گوشم كر باد، و با اين چشمان خود اين جريان را ديدم و اگر دروغ مىگويم هر دو كور باد، كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: "على قائد البررة و قاتل الكفرة منصور من نصره مخذول من خذله"، على (عليه السلام) پيشواى نيكان است، و كشنده كافران، هر كس او را يارىكند، خدا ياريش خواهد كرد، و هر كس دست از ياريش بردارد، خدا دست از يارى او برخواهد داشت. سپس ابوذر اضافه كرد: اى مردم روزى از روزها با رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در مسجد نماز مىخواندم، سائلى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى كمك كرد، ولى كسى چيزى به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند كرد و گفت: خدايا تو شاهد باش كه من در مسجد رسول تو تقاضاى كمك كردم ولى كسى جواب مساعد به من نداد، در همين حال على (عليه السلام) كه در حال ركوع بود با انگشت كوچك دست راست خود اشاره كرد. سائل نزديك آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بيرون آورد، پيامبر (صلي الله عليه و آله) كه در حال نماز بود اين جريان را مشاهده كرد، هنگامى كه از نماز فارغ شد، سر به سوى آسمان بلند كرد و چنين گفت:" خداوندا برادرم موسى از تو تقاضا كرد كه روح او را وسيع گردانى و كارها را بر او آسان سازى و گره از زبان او بگشايى تا مردم گفتارش را درك كنند، و نيز موسى درخواست كرد هارون را كه برادرش بود وزير و ياورش قرار دهى و بوسيله او نيرويش را زياد كنى و در كارهايش شريك سازى. خداوندا! من محمد پيامبر و برگزيده توام، سينه مرا گشاده كن و كارها را بر من آسان ساز، از خاندانم على (عليه السلام) را وزير من گردان تا به وسيله او، پشتم قوى و محكم گردد". ابو ذر مىگويد: هنوز دعاى پيامبر (صلي الله عليه و آله) پايان نيافته بود كه جبرئيل نازل شد و به پيامبر (صلي الله عليه و آله) گفت: بخوان، پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: چه بخوانم، گفت بخوان: "إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... البته اين شان نزول از طرق مختلف (چنان كه خواهد آمد) نقل شده كه گاهى در جزئيات و خصوصيات مطلب با هم تفاوتهايى دارند ولى اساس و عصاره همه يكى است.
ویرایش ارسال توسط : فاطمه 1
در تاریخ : یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۵۲ بعد از ظهر |
||
|