آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
یه تیتراژ خاطره انگیز (1)
جمعه ۵ دی ۱۳۹۳ ۰۸:۳۵ بعد از ظهر
[#6]
|
||
عضو
شماره عضویت :
431
حالت :
ارسال ها :
2349
محل سکونت : :
یکی از روستا های خراسان رضوی تا مشهد 3ساعت راه هست
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
528
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
25093
پسند ها :
1627
تشکر شده : 3862
وبسایت من :
وبسایت من
|
نوشته شده توسط : جمعه موعود » نوشته شده توسط : احسان فقط خدا » نه بابا عاشق چی هست دیگه ؟ مگه از جونم سیر شدم که عاشق بشم خخخخ چرا دروغ میگی یره خشگله تو خودت مگه بهم نگفتی عاشقمی بزنم لهت کنم عایا دروغ پایه های زندگی رو سست میکنه اندرستن؟ خودت گفته بودی دوسم داری قرار بود واسم سوغات بیاری بگم ...بگم ...بگمممممم........... خودت بوگو چی قول دادی سوغات بیاری وگرنه چهره پلیدتو واسه همه رو میکنم یره من کی گفتم عاشق تو هستم ؟ چرا دروغ میگی؟ ؟ عجب دوره ای شده ها ... والا خخخ آدم دیگه ای نبود که بخوام عاشق تو بشم ؟ خخخ من گفتم دوستت دارم و الان هم میگم دوست دارم اما هیچ وقت نگفتم عاشقتم و نخواهم گفت خخخ دلیل دوست داشتنت رو هم گفتم که چرا دوست دارم ...... بگم بگم خخخخ گفتم دوست دارم چون ........ هستی خخخ اون سوغاتی رو که گفتی برات بخرم فراموش کردم اسمش چی بود ، اسمشو اینجا تویه عمومی بگو تا 3 سوته برات بخرم خخخخ |
||
|