آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
چرا شیعه شدم ؟ خاطرات یک استاد دانشمند سنی و ذکر چند نمونه از مناظرات و رازهای شیعه شدن
سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۰۶ قبل از ظهر
[#1]
|
||
مناظره با شهید آیتالله صدر درباره توسل
دکتر تیجانی زمانی که به نجف اشرف رفت، توسط دوستش به محضرت آیتالله العظمی سید محمد باقر صدر[۳] رسید. در محضر ایشان به پژوهش و مناظره پرداخت، نخست چنین پرسید: «علمای سعودی میگویند: دست بر قبر کشیدن و توسل به صالحین و تبرک جستن از آنان، شرک به خدا است، نظر شما چیست؟ »
آیتالله صدر: «هرگاه دست کشیدن بر قبر و توسل جستن به این نیت باشد که آنها (بدون اذن خدا) نفع و ضرر میرسانند، چنین کاری شرک است، ولی مسلمانان یکتاپرست میدانند که: تنها خدا نفع و ضرر میرساند، و اولیای خدا، وسیله و واسطه هستند، بنابراین با ا ین نیت که آنها واسطه هستند، هرگز شرک نیست.
همه مسلمانان از سنی و شیعه، از عصر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تاکنون در این امر اتفاق نظر دارند، به استثنای «وهابیت» و «علمای سعودی» که در همین قرن جدید پیدا شدهاند[۴] و بر خلاف اجماع مسلمانان، رفتار میکنند، و خون مسلمانان را مباح میدانند، و بین آنها فتنه انگیزی میکنند، و دست بر قبر کشیدن و توسل را شرک میدانند. آقای سید شرف الدین (صاحب کتاب ارزشمند المراجعات)، در عصر حکومت «ملک عبدالعزیز» برای زیارت خانه خدا به مکه رفت. در عید قربان در کنار سایر علما به کاخ پادشاه سعودی دعوت شد، تا طبق معمول در عید قربان به او تبریک بگویند. او به کاخ رفت، هنگامی که نوبت به او رسید، دست شاه را گرفت و هدیهای به او داد، و آن هدیه یک قرآن بود که دارای جلدی پوستین بود. شاه عربستان آن هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان تعظیم و احترام، بر پیشانی خود گذاشت.
سید شرف الدین (از فرصت استفاده کرد) ناگهان گفت: «ای پادشاه! چرا این جلد را میبوسی و به آن تعظیم میکنی، با اینکه این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟»
شاه گفت: «غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد».
آقای شرف الدین، بیدرنگ فرمود: «احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی که پنجره یا در اتاق پیامبر(صلی الله علیه و آله) را میبوسیم، میدانیم که آهن هیچ کاری نمیتواند بکند، ولی غرض ما آن کسی است که ماورای این آهنها و چوبها قرار دارد. ما میخواهیم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را تعظیم و احترام کنیم، همانگونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز میخواستی قرآن را تعظیم کنی که در درون آن پوست قرار دارد.»
حاضران تکبیر گفتند، و او را تصدیق کردند، در این هنگام ملک عبدالعزیز ناچار شد تا به حاجیان اجازه دهد که از آثار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تبرک بجویند، ولی ولیعهد او که بعد از او آمد، از قانون گذشتهشان برگشت.
بنابراین شرکی در کار نیست، وهابیان با مطرح کردن این موضوع، بر اساس سیاست خود میخواهند کشتار شیعیان را مباح عنوان کنند، و حکومتشان بر مسلمانان باقی بماند، و تاریخ بزرگترین گواه است که وهابیان تا کنون چه بر سر امت محمد(صلی الله علیه و آله) آوردهاند.[۵] |
|||
|