آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
قسمت سوم گزارش من از نمایشگاه روستامون
پنجشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ بعد از ظهر
[#5]
|
||
عضو
شماره عضویت :
431
حالت :
ارسال ها :
2349
محل سکونت : :
یکی از روستا های خراسان رضوی تا مشهد 3ساعت راه هست
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
528
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
25093
پسند ها :
1627
تشکر شده : 3862
وبسایت من :
وبسایت من
|
ممنون از لطف بزرگواران
خانم عقیق نمایشگاه به مناسبت ایام فاطمیه (دوم ) بوده ، از روز 18 ام اسفند پارسال بچه ها کار رو به طور جدی شروع کردن و روز اول عید نمایشگاه افتتاح شد ( شب عید با بچه ها همونجا خوابیدیم ) قرار بوده 15 روز نمایشگاه برپا باشه و فردا یا پس فردا کلا نمایشگاه رو جمع میکنن دوستان / من از لحظه ای اول تا روز افتتاح از زحمات دوستانم فیلم میگرفتم ( همه فیلم ها رو من نمیگرفتم بعضی ها رو دوست عزیزم مجتبی جان بعضی جاها رو آقا میثم بعضی جاها هم امیر آقا به جز این دوستان آقا الیاس و آقا ابولفضل و آقا علی اونجاهایی که من حرف میزدم اونا فیلم میگرفتن ، فیلم ها متاسفانه خیلی هاش جالب نشده و مقصر من بودم که نمیومدم میکس کنم و اگه فیلم بد شده دوباره بگیریم و وقتی نمایشگاه افتتاح شد اون وقت شروع کردم به میکس که ای بابا این فیلم چرا اینجوری است اما دیگه نمیشد دوباره فیلم بگیریم در مورد صدا که فرمودین کیفیت نداره متاسفانه میکروفون ندارم و با گوشی کیفیت صدا خیلی کم میشه ( البته گوشی ای که باهاش فیلم میگرفتیم هم از آقا مجتبی بوده خخخخ ) ** آقا الیا ممنون از لطفتون آخ اگه من انگلیسی یاد داشتم چی که نمیشد ، شبکه پرس تی وی خیلی شبکه جالبی هست اما متاسفانه متوجه نمیشم چی میگه فقط تصویرش رو نگاه میکنم خخخ *** من به جز خبرهای تصویری بعضی مطالب دیگه هم درست میکنم که میزارم وبلاگم ( کپی هم از جایی نمیکنم و بیشتر مطالبش رو خودم تهیه کردم ) http://ehsan-taheri.mihanblog.com باورتون شاید نشه اما امروز سیزده بدر حتی دست به دوربین شدم و گزارش از سیزده بدر خودمون گرفتم خخخ امروز سیزده بدر ما 50 نفره بود خیلی هم خوش گذشت / دوربینش از عموم بود/ فرزند ایشون هم به ثبت خاطره و عکس علاقه داره هر جایی میرن دوربینش همراهش هست اما بیشتر از خودشون و سفرهاشون عکس وفیلم میگیره و علاقه ای به خبرنگاری نداره ،تا ظهر ایشون فیلم میگرفت و یه هویی رفتم گفتم دوربین رو بده به من برو بشین کارت نباشه دیگه خخخ با عمو و دایی وبابا و داداش و دامادمون و دامادهای اقوام و بقیه اقوام صحبت میکردم و مصاحبه خخخ امسال خیلی خوش گذشت سال های دیگه هم خوش میگذره اما امسال جایی رفتیم که خلوت بود و بچه کوچیک آب بازی میکردن و خوش ، لازم نبود یکی نگران باشه که گم نشن نرن رویه خیابون // هم پدر و مادرشون هم بنده راحت که هی نگن حواست به بچه ها باشه خخخ با فرزند عموم درباره دوربینشون صحبت میکردم میگفت دوربین رو 3_4 سال پیش 800 هزار تومان خریدن اما مخصوص فیلم هست فیلماش با کیفیت است اما عکساش زیادتعریفی نداره / فیلما رو شاید یه گزارش تهیه کنم با عنوان سیزده بدر خاندان طاهری خخخ البته الان همه ذهنم سمت چه خبرا است |
||
|