آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
فاطمه؛ چشمه جوشان کوثر
پنجشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۳۷ بعد از ظهر
[#1]
|
||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
چگونگي ولادت ريحانه پيامبر و خديجه:
در مورد چگونگي تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها اشاره مي کنيم به حديث مفضل از کتاب ارزشمند امالي شيخ صدوق که ماجرا را به صورت دقيق از زبان امام صادق عليه السلام نقل مي نمايد و ما را از بقيه سخنها و تواريخ بي نياز مي گرداند:
هنگامي که خديجه با رسول خدا صلي الله عليه و آله ازدواج کرد، زنان مکه از وي کناره گيري کرده، رفت و آمد خود را با او قطع نمودند. خديجه از اين جهت غمگين شد تا چون به فاطمه حامله شد اين جنين در شکم با خديجه سخن مي گفت و خديجه را دلداري مي داد. چندي از اين ماجرا گذشت تا هنگام وضع حمل فاطمه شد. خديجه کسي را به نزد زنان قريش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او آيند و هنگام ولادت فاطمه او را کمک دهند. ولي زنان براي خديجه پيغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردي و با يتيم ابوطالب که مالي نداشت ازدواج کردي، ما نيز به کمک تو نخواهيم آمد. خديجه از اين پيغام غمگين شد و در حال غم و اندوه به سر مي برد که به ناگاه چهار زن گندمگون بلند قامت را که همچون زنان بني هاشم بودند، مشاهده کرد که بر وي وارد شدند. خديجه از ديدن ايشان نگران شد. اما يکي از آن چهار زن به سخن آمده، گفت: اي خديجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستيم. من ساره همسر ابراهيم خليل هستم و اين آسيه دختر مزاحم (همسر فرعون) است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن ديگر مريم دختر عمران و چهارمي کلثوم دختر موسي بن عمران است. خداي تعالي ما را فرستاد تا در وضع حمل به تو کمک دهيم. يکي از آنها طرف راست خديجه و يکي طرف چپ او و ديگري روبروي او و چهارمي پشت سر او نشستند. در آن حال فاطمه سلام الله عليها متولد شد در حالتي که پاک و پاکيزه بود. چون روي زمين قرار گرفت، چنان نوري از او فروتابيد که تمام خانه ها را نور داد و در مشرق و مغرب زمين جايي نماند مگر اين که همه را روشن کرد و در آنجا تابيد. در آن حال ده حورالعين وارد شدند که در دست هر يک از آنها تشت و ابريق بهشتي بود که در آن ابريقها آب کوثر بود و به آن زني دادند که روبروي خديجه نشسته بود. پس زهرا عليها السلام را با آب کوثر شست و شو داد و دو جامه سفيد بيرون آورد که از شير سفيدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود. زهرا را به يکي از آنها پيچيد و ديگري را مقنعه او قرار داد. پس حضرت به سخن درآمد و شهادت داد به رسالت پدر بزرگوار خود سيّد انبياء و شوهر خود سيّد اوصياء و فرزندان خود: أشهد أن لا اله الّا اللَّه و أن أبي رسول اللَّه سيّد الانبياء و أنّ بعلي سيّد الاوصياء و ولدي سادة الاسباط؛ شهادت مي دهم به يگانگي خدا و اين که پدرم رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله آقاي پيامبران است و شهادت مي دهم به اين که شوهرم سرور جانشينان و دو فرزندم سرور فرزندان هستند. پس به هر يک از آن زنها سلام کرد و نام هر يک از آنها را بر زبان جاري کرد و زنان به روي او خنديدند و بشارت دادند و حورالعين نيز يکديگر را بشارت دادند و بعضي از اهل آسمان بعضي ديگر را به ولايت آن معظمه مژده دادند و در آسمان نوري ظاهر شد که هرگز مانند آن را نديده بودند. زنها به خديجه گفتند: اي خديجه! اين مولود را بگير در حالتي که پاک و پاکيزه و فرخنده و برکت داده شده است در او و در نسل او. پس خديجه او را گرفت در حالتي که خوشحال بود و سينه در دهان او گذارد و شير جاري شد. رشد و نمو فاطمه سلام اللَّه عليها از رشد خردسالان ديگر سريعتر بود. بدين ترتيب فاطمه متولد گرديد و خداي تعالي اين مولود با برکت را که نسل رسول خدا صلي الله عليه و آله از وي در دنيا به جاي ماند، به آن حضرت عنايت فرمود و خود نيز چنان که در پاره اي از تفاسير آمده، مژده آن را در سوره مبارکه کوثر به آن حضرت داد و براي دلداري رسول خدا و دلگرمي آن بزرگوار در برابر دشمنان سرسخت و نيرومندي چون عاص بن وائل سهمي يا ابوجهل و ابولهب که با درگذشت پسران پيغمبر او را «ابتر» و مقطوع النسل خواندند با کمال مهرباني و ملاطفت او را مخاطب ساخته فرمود: إنا اعطيناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر به يقين ما به تو کوثر (و خير و برکت فراوان) عطا کرديم. پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن. و بدان) دشمن تو به يقين ابتر و بريده نسل است. |
||
|