آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
حکمت 15 تا 21
سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۱۱ قبل از ظهر
[#7]
|
||
عضو
شماره عضویت :
2179
حالت :
ارسال ها :
1483
محل سکونت : :
هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
379
اعتبار کاربر :
14272
پسند ها :
1053
تشکر شده : 1280
|
نوشته شده توسط : حافظ حکمت های نهج البلاغه » حکمت 15 : روش برخورد با فريب خوردگان (اخلاقى ، اجتماعى) وَ قَالَ [عليه السلام] مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ . امام علیه السلام فرمود:
هر فريب خورده اى را نمى شود سرزنش كرد.
زمان صدور این حکمت : وقتی امام علی علیه السلام با اصحاب جمل قصد جنگ کرد افرادی چون : سعد بن ابی وقاص ، عبدالله بن عمر و محمد بن مسلم عذر آوردند و از یاری او سر باز زدند. آن حضرت خطاب به آنها فرمود : هر فتنه زده ای عقاب و سرزنش نمی شود. دکتر شهیدی می گوید : وقتی امام از آنها پرسید چرا آماده جهاد نمی شوید ، گفتند : از اینکه مسلمانی را بکشیم ناراحتیم ! امام فرمود : بر بیعت من وفا دارید؟ گفتند : آری امام فرمود : به خانه هایتان بروید . آنگاه این کلام را زمزمه کرد. دیدگاههای شرح کنندگان نهج البلاغه : در مورد این حکمت سه دیدگاه وجود دارد : 1. ممکن است مقصود امام این باشد که کار شما اشکالی ندارد و عتاب و ملامتی متوجه شما نیست و آن حضرت میخواسته عذر آنها را بیان فرماید گویی آنها گفته اند بر ما ملامتی نیست. 2. منظور امام این است که شما قابلیت اصلاح ندارید پس سرزنش نمی شوید چون ملامت در جایی صحیح است که بر شنونده اثری مثبت بگذارد ولی سرزنش اصلا بر شما اثری ندارد . آنها کسانی بودند که حضرت از هدایتشان مایوس شده بود. فتنه در اینجا به معنی ترک حق و نیز به معنای دنیا زدگی و پرهیز از حمایت امام است. در اینجا باید به این نکته توجه داشت که اگر کسی راه راست و باطل را نداند سزاوار ملامت است که چرا نمی رود یاد بگیرد ( جهل بسیط ) ......اما اگر راه را نداند و نیز نداند که راه را نمی داند سزاوار سرزنش نیست چرا که او به نادانی خود هم علم نداشته است. 3. منظور حضرت این است که اگر کسی همانند من گرفتار فتنه شود نباید ملامت شود ( یعنی جمله به ظاهر خبری ست ولی معنای انشایی دارد) .پس بر من و همراهان من اعتراضی وارد نیست که چرا می جنگیم و داخل فتنه شده ایم بلکه کسی باید ملامت شود که از فتنه استقبال می کند. بنابراین هر کسی که با رفاقتهای نا سالم خود را به هلاکت و مسیر تباهی اندازد سزاوار ملامت است چرا که به اراده خود به چاه افتاده و خویش را با دست خود هلاک نموده است. 4. آن حضرت با این کلام به آنها اعتراض کرده و ملامتشان فرموده که ای فتنه زدگان چرا نمی جنگید؟! اگر وارد جنگ با باطل شوید عتاب و عقابی بر شما نیست. سرچشمه گرفتارى ها و مشکلات و مصائبى که دامن گیر انسان مى شود کاملاً مختلف است; گاه نتیجه مستقیم اعمال انسان است که بر اثر ندانم کارى ها، سستى ها، تنبلى ها و استفاده نکردن به موقع از فرصت ها دامان او را گرفته است. به یقین چنین شخصى درخور سرزنش است; ولى گاه مى شود که این مشکلات کفاره گناهان انسان است و خداوند مى خواهد او را به این وسیله در دنیا پاک کند. چنین کسى گرچه به سبب گناهش درخور سرزنش است ولى چون مشمول لطف الهى شده سزاوار ملامت نیست و گاه سرچشمه آن آزمایش هاى الهى است که خدا مى خواهد با آن مشکل و گرفتارى بنده خود را پرورش دهد که همچون فولاد آبدیده در کوره حوادث مقاوم سازد و یا همچون طلاى ناخالصى را که به کوره مى برند تا خالص گردد او را خالص سازد در اینجا نیز جاى سرزنش نیست، بنابراین همه گرفتاران و بلا دیدگان را نمى توان سرزنش کرد و حتى در آنجایى که انسان خود سرچشمه آن گرفتارى باشد باز گاهى جاهل قاصر است و گاه مقصر; تنها اگر مقصر باشد در خور سرزنش است. این سخن تفسیر دیگرى نیز دارد و آن این که «مفتون» از ماده «فتن» و «فتنه» در اصل به معناى آزمایش کردن است; مثلا هنگامى که مى خواهند طلا را آزمایش کنند آن را به کوره مى برند تا وضع آن روشن شود و به همین جهت هر نوع فشار و گرفتارى و مشکلات و گمراهى به عنوان فتنه از آن یاد مى شود و مفتون در عبارت بالا به معناى فریب خورده باشد; همان گونه که درباره شخص گرفتار اشاره شد این حالت گاهى بر اثر تقصیر و گاه بر اثر قصور و گاه بدون اختیار دامان انسان را مى گیرد به همین منظور امام مى فرماید: تمام کسانى که مفتون هستند سزاوار سرزنش نیستند. |
||
|